چکیده:
رهبری معنوی به فعالیتهایی اطلاق میشود که افراد را در جهت تلاش مشتاقانه برای دستیابی به اهداف سازمانی، تحت تأثیر قرار میدهد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی عزت نفس سازمانی است. روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل اعضای هیئت علمی دانشکدههای علوم انسانی و اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان است؛ تعداد 115 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامههای استاندارد رهبری معنوی و رفتار شهروندی سازمانی و عزت نفس سازمانی، جمعآوری و از راه روش مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار Warp-PLS تجزیه و تحلیل شد. برای بررسی پایایی ابزار گردآوری دادهها از آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روایی همگرا و واگرا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی، غیرمستقیم و مستقیم تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین رهبری معنوی بر عزت نفس سازمانی تأثیر مثبت و قوی دارد و تأثیر عزت نفس سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی مثبت و معنادار است.
Spiritual leadership refers to activities that motivate individuals to strive to achieve organizational goals. The purpose of this study was to investigate the effect of spiritual leadership on organizational citizenship behavior with regard to the mediating role of organizational self-esteem. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The statistical population of this study consisted of faculty members of the faculties of humanities and Islamic sciences of Sistan and Baluchestan University. 115 subjects were selected by random sampling. The research data were collected using standard questionnaires of spiritual leadership and organizational citizenship behavior and organizational self-esteem and analyzed by structural equation modeling using Warp-PLS software. Cronbach's alpha was used to evaluate the reliability of the data collection tool and convergent and divergent validity were used to assess the validity. The results showed that spiritual leadership has a positive and significant effect on organizational citizenship behavior. Also, spiritual leadership has a positive and significant effect on organizational self-esteem and the effect of organizational self-esteem on organizational citizenship behavior is positive and significant.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی عزت نفس سازمانی است .
از آنجا که سازمان ها، به کارکنانی نیاز دارند که خود را درگیر رفتارهای خوب شهروندی کنند و این رفتارها برای بقای سازمان ، حیاتی بوده و تأثیر آن برکارایی حداکثری و عملکرد مؤثر سازمانی، تأیید شده است (گودرزی و همکاران ، ١٣٩٦: ٦٦) ، در پژوهش حاضر، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان متغیر وابسته ، بررسی می شود.
بنابراین ، در پژوهش حاضر سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود « رهبری معنوی با توجه به نقش میانجی عزت نفس سازمانی به چه میزان بر رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئت علمی تأثیر دارد؟».
بر اساس مطالب مذکور، فرضیه های پژوهش به این صورت ترسیم میشود: فرضیه اول : رهبری معنوی با توجه به نقش میانجی عزت نفس سازمانی، تأثیر معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی دارد.
جدول ٦: اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین بر متغیرهای ملاک (رجوع شود به تصوير صفحه) بر اساس جدول شش ، همه فرضیه های پژوهش مورد تأیید است و رهبری معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عزت نفس سازمانی دارد.
بحث و نتیجه گیری هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشد که برای این رابطه از نقش میانجیگری عزت نفس سازمانی استفاده شده است .
در ارتباط با ارزیابی فرضیه های اول و دوم پژوهش نتایج تحلیل ، نشان میدهد رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجیگری عزت نفس سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد.