چکیده:
این پژوهش کسب سواد دانشگاهی را از منظر سه مولفة بنیادی آن، یعنی «نگارش دانشگاهی»، «خوانش دانشگاهی»، و «تفکر انتقادی» از طریق «مطالعة موردی» بررسی میکند. بر همین اساس، این پژوهش در پارادایمی کیفی، به دنبال کسب شناخت از کیفیتهای آموزش سواد دانشگاهی و ارتقای آن میان دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکدۀ منتخب است. از این رو، نگارندگان کوشیدهاند اطلاعات لازم و شاخصهای برسازندة سواد دانشگاهی را در وهلۀ نخست از طریق ادبیات موضوعی تحقیق، گردآوری و سپس از طریق پرسشنامه و مصاحبه با ده تن از استادان بررسی نمایند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که گرچه استادان دانشکده بر اغلب قابلیتهای مرتبط با سواد دانشگاهی دانشجویان اتفاق نظر دارند، در عین حال، به تکالیف و وظایف مقرر که لازمة ارتقای حوزة محتوایی سواد دانشگاهی در میان دانشجویان است کمتر اختصاص میدهند و ارزیابی درستی در این باره از وضعیت دانشجویان خود ندارند. در نتیجه، در دانشکدة مورد مطالعه به مسئلة سواد دانشگاهی دانشجویان اهمیت چندانی داده نشده است و از همین رو دانشجویان جدیدالورود به دورههای کارشناسی، بازتاب کافی از استادان خود دریافت نمیکنند تا بر همان اساس به گفتمان دانشگاهی دست یابند.
This study investigates the acquisition of academic literacy from the perspective of its three fundamental components: academic writing, academic reading, and critical thinking through a case study for the Faculty of Law and Political Science, University of Tehran. Accordingly, this research, in a qualitative paradigm with an inductive approach that is characteristic of case studies, seeks to gain insight into the quality of academic literacy education and its promotion among undergraduate students of aforesaid faculty. Therefore, the author has attempted to gather the necessary information and indicators which constructs academic literacy through research literature first and then to investigate this phenomenon by designing a questionnaire and interviewing 10 professors. The results of this study indicate that although faculty members agree on most of the capabilities related to academic literacy of students, they still lack the tasks and assignments required to enhance the content area of academic literacy among students. And they do not properly evaluate the status of their students. As a result, the issue of academic literacy is not given much importance in the faculty under study, so newcomer students do not receive enough feedback from their professors to pursue academic discourse on the same basis.
خلاصه ماشینی:
دستیابی به دیدگاه ها و عقایـد اسـتادان و اعضـای هیئـت علمـی دانشـکدة منتخـب - کـه بـه طـور مـنظم بـه آمـوزش دانشـجویان سـال اول دانشـکدة منتخـب میپردازند و به عنوان صاحب نظرانی که به طـور مسـتقیم و از نزدیـک بـا مسـئلۀ سـوادآموزی دانشجویان در دانشگاه در تعامل هستند- درخصوص توانایی دانشجویان خود در کسب سـواد دانشگاهی (نگارش دانشگاهی، خـوانش دانشـگاهی، و تفکـر انتقـادی) از یافتـه هـای پـژوهش است که در سه محور اصلی قابل جمع بنـدی اسـت : ١) چـه انتظـاراتی از نگـارش دانشـگاهی، خـوانش دانشـگاهی، و تفکـر انتقـادی دانشـجویان خـود دارنـد؛ ٢) چگونـه و تـا چـه انـدازه دانشجویان خود را برای وظایف و تکالیف مقرر شده آماده مییابند؛ و ٣) دانشجویان چگونـه میتوانند این مهارت ها، تجارب ، یا قابلیـت هـا را کسـب نماینـد (بـرای مثـال ، قبـل از ورود بـه دانشگاه ، به عنوان بخشی از آموزش برنامۀ درسی، و یا از طریـق منـابع یـا مراجـع بیرونـی).
اسـتادان و اعضـای هیئـت علمـی دانشـکده منتخـب در ایـن مطالعـه از دانشـجویان میخواهند مقالاتی بنویسند که در نگارش آن ها این موارد لحاظ شده باشد: تحلیل انتقـادی از ایده ها یا از استدلال های دیگران ، خلاصه سازی و جمع بندی ایده ها یـا اطلاعـات موجـود در یک متن ، تلفیق ایده ها از چندین منبع ، و ارائۀ گزارش واقعیت ها و یا روایـت رویـدادها؛ گرچه اغلب آنان معتقدند که دانشجویان به ندرت در این زمینه ها مهارت های لازم را دارند، برای بسیاری از این تکالیف ، باید موارد زیر را به طور مؤثر انجام دهنـد: ١) فرضـیه ای مـؤثر تولید نمایند؛ ٢) فرضیۀ خود را به طور مسـتدل و متقاعدکننـده ای بـا مثـال هـایی کـه بـه طـور مناسبی انتخاب شده انـد، دلایـل صـحیح و معتبـر، و اسـتدلال هـای منطقـی توسـعه دهنـد؛ و ٣) نگارششان فراتر از الگوهای کلیشه ای و تکراری ساختارمند باشد، به گونه ای که مـانع از بررسـی انتقـادی موضـوع و مطالـب نباشـد.