چکیده:
این پژوهش به منظور دستیابی به وجوه تمایز گفتمانهای حقوق زنان پس از انقلاب اسلامی و تبیین مساله حقوقی شهادت زنان در بستر این گفتمانها است. پیش فرض اصلی پژوهش آن است که این گفتمانها بر اساس جبههگیری درباره دو مقوله کلیدی "شباهت و تساوی حقوقی زن و مرد" از همدیگر متمایز میشوند و در بستر این تمایز مساله حقوقی شهادت زنان در آنها قابلیت تبیین مییابد. پژوهش حاضر با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلائو و موف انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش متون تاریخی مربوط به مکاتب فکری و در گفتمان اسلامی قرآن و روایات معصومین و تفاسیر مفسرین و فقهای دینی میباشد که به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان از تمایز سه گفتمان حقوقی سنتی، مدرنیته و اسلامی دارد. گفتمان اسلامی پس از انقلاب اسلامی به عنوان گفتمان غالب و مسلط، زن را برخوردار از تمام تکالیف و حقوق اجتماعی و سیاسی میداند. نگارنده بر مبنای نقد دو دیدگاه سنتی به این نتیجه میرسد که نقد این دو دیدگاه بیآنکه با مبانی گفتمان حقوقی اسلام در تضاد باشد میتواند زمینه ساز بازنگری در احکام شهادت زنان در مجامع حقوقی و قضایی گردد.
خلاصه ماشینی:
گفتمان شیوه ای خاص برای سخن گفتن درباره جهان و فهم آن (یا فهم یکی از وجوه آن ) است( یورگنسن و فیلیپس، 1389: 18)؛ و به تبع آن گفتمانهای حقوقی زنان نیز شیوههای خاصی است که افراد و گروهها برای سخن گفتن درباره نوع و میزان تفاوتها و نابرابریهایی به کار میگیرند که در برخی احکام حقوقی میان زن و مرد وجود دارد.
برخی گفتمانهای التقاطی تحت تاثیر حقوق مدرنیته گاه به منظور بی اعتبار نمودن احکام فقهی استدلال میکنند که اسلام شاید در زمان خود برای زنان امتیازی قائل شده ولی با توجه به پیشرفتهای اجتماعی زنان ، امروزه این احکام پاسخ گوی نیاز زنان نیست.
پژوهش حاضر بر آن است که با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلائو و موف با تحلیل متون اسلامی و تاریخی به پاسخ سوالات زیر دست یابد: الف- گفتمانهای حقوق زنان پس از انقلاب اسلامی کدامند و چگونه میتوان آنها را از همدیگر متمایز نمود؟ ب- در بستر این گفتمانها مساله حقوقی شهادت زن را چگونه میتوان تبیین نمود؟ مفاهیم نظری: شهادت شهادت را از نظر لغوی به معنی خبر قاطع(ابن منظور،1414 ق: 223) و حضور و معاینه (القیومی،1425ق:324) و به معنی اخبار از روی علم و یقین(راغب اصفهانی،1412ق:465).
» (مدرسی ،1377: 48) در تفسیر «روان جاوید» (ثقفی تهرانی،1376: 360) در تفسیر شریف لاهیجی(لاهیجی، 1340: 287) در تفسیر «المنیر» (زحیلی ،1411:367)ودر تفسیر «تقریب القرآن»نیزبه ضعف حافظه زنان اشاره شده است(حسینی شیرازی، 1400ق:36) این رویکرد را میتوان در بطن گفتمان حقوقی سنتی قرار داد که در بستر ایجاد تقاضاهای جدید اجتماعی قابلیت بازنگری در آن وجود دارد.