چکیده:
حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفة ملاصدرا، همانگونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همانگونه که موت اخترامینیز جز ذبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود در حال صیر و تحول به سوی اجل مسمیو استقرار بر آن است و لذا اجل مسمیدر حقیقت، غایتی هم سنخ اعمال نفس است که نفس با تحولات خود بدان سوی رهسپار است و اجل معلق، تحقق موانع بر مسیراین صیر و ناقص ماندن آن میباشد. نوشتار پیش رو با شیوة اسنادی ـ تحلیلی، جستاری بر نظریة تحول و حرکت جوهری نفس صدرالمتالهین در تبیین موت طبیعی و اخترامی و کاوش در حقیقت این امر بر مبنای آیات و روایات است تا همراستاییاین دو منظر را به روشنی نمایان سازد.
خلاصه ماشینی:
همسویی دیدگاه ملاصدرا در تبیین موت طبیعی و اخترامی بر پایۀ حرکت جوهری با آیات و روایات محمدرضا کریمیوالا روح الله نصیری اطهر چکیده حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفۀ ملاصدرا، همان گونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است ، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست .
است که در آنها به تبیین مرگ بر اساس حرکت جوهری و استکمال نفس پرداخته شده است ، لکن ترسیم غایت حرکت نفس و موت طبیعی یا تحقق مانعی بر مسیراین حرکت که موت اخترامیرا باعث میشود و نیز بررسی تطبیقی این تصویر با آیات و روایات ، محورهای مغفول دراین تحقیقات است .
تعبیر «غیرکم من حال إلی حال و صیرکم فی کل الأمور ذوی زوال و انتقال »٣ که در موردایجاد مراحل خلقت انسان بیان شده است ، در واقع عصاره حرکت جوهری است که عبارت است از تبدیل مرحله ای به مرحلۀ دیگر به صورت لبس بعد از لبس ، یعنی در تمام مراحل ، وجودی واحد است که مراحل مختلف جسمانی را طی کرده و همو به برزخ منتقل شده و مبعوث میگردد.
همان گونه با تدبر در آیات قرآن کریم و لسان روایات ، این مطلب استظهار میشود که اگر مانعی نباشد خود نفس به واسطۀ اعمال ، در حال صیر به سمت اجل مسمی است و وقتی بدان رسید تأخیری در جدایی نفس از بدن نیست .