چکیده:
در این مقاله چهارده نمونه از آیات قرآن را که مولانا جلال الدین بلخی در مثنوی به تاویل عرفانی آنها پرداخته است - بعد از ذکر مقدمة کوتاهی دربارۀ «تاویل» -، آورده و بررسی و تحلیل کردهایم. نمونة آنها «ارض الله واسعة» است که مولانا به عوالم روحی و دنیایی فراحسّی تاویل کرده است که اولیای حق آن جایند. یا «قرضا حسنا» است که به نظر او «از تن کاستن و به افزودن به جان» است. یا «اقتلو انفسکم» دربارۀ بنیاسرائیل است که به کشتن نفس تاویل شده است و...؛ در نتیجهگیری «تاویل» در مثنوی به کوتاهی گزارش شده است.
in this article, after a brief introduction about Ta’vil, fourteen
examples of Quranic verses that Mulana Jalaluddin Balkhi interpreted
mystically in his Mathnavi are analyzed. One of these examples is “ ارض
الله واسعة ” that Mulana interpreted it the spiritual worlds which are worlds
exceeding senses where the infallibles are. Or for example “» قرضا حسن ا «
that he believed means reducing from body and adding to soul. Or “ اقتلو
» انفسکم ” about Bani Israel that is meant as killing low soul. In the
conclusion, Ta’vil in Mathnavi is reported briefly.
خلاصه ماشینی:
نیز برداشتی لطیف و عارفانه دارد که البته این تأویل از معنی اصلی آن دور نیست؛ شیطان را در صورت سگی پنداشته که نگهبان بارگاه الاهی است و أعوذ آوردن انسان را به معنی کمک طلبیدن از صاحب سگ دانسته که باوجود او، راه یافتن به حریم الهی ممکن نیست: این أعوذ از بهر چه باشد چو سگ گشته باشد از ترفّع تیزتگ این أعوذ آن است کای ترک خطا بانگ بر زن بر سگت، ره برگشا تا بیایم بر در خرگاه تو حاجتی خواهم زجود و جاه تو چونک ترک از سطوت سگ عاجزست این أعوذ و این فغان ناجایزست (استعلامی، همان: 5/2958-2955) (واعظ، همان: 323) اینک نمونههایی از تأویلهای مولانا در مثنوی: 1.
(زرینکوب، همان: 362) با دقّت در بیت دوم به دست میآید که مولانا «صبغة الله» را به «خمّ رنگ هو» تأویل میکند که منظورش عالم وحدت محض است که در آن همة تعینّات و کثرتها از میان میرود و وجودهای موهوم و مجازی فانی میشوند؛ و چون آدمی از بند خودبینی رها شود، به نظر مولانا وجودش به حق پیوسته، با آن یکی میشود و کار خدایی میکند؛ و در این حالت به ظاهر آدمی و در باطن خداست: رنگ آتش دارد، الاّ آهن است (استعلامی، همان: 2/1351)؛ و اگر در این حالت حلاّج دعوی «انا الحق» کند، نباید بر او خرده گرفت.
(جعفری، 1349: 2/43) در روایات اهل بیت امانت در این آیه به ولایت امیرمؤمنان و همة معصومان و امامت تفسیر شده است (بنگرید: مجلسی، 1403: 23/279؛ و بحرانی، 1415ه: 4/ 502- 499؛ و العروسی الحویزی، 1373: 4/314-313) خرمشاهی در جای دیگر میگوید: ..