چکیده:
شرکتها انواع متفاوتی از دورههای آموزشی را بر اساس ساختار، فرهنگ غالب و نیاز، برگزار میکنند. دو نوع رایج از آموزش، مربیگری و منتورینگ است. هدف از این مقاله بررسی نوع دورههای آموزشی به کار گرفتهشده اعم از منتورینگ یا مربیگری در شرکتهای سهامی عام، وضعیت مطلوب و موانع آن میباشد. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی و به روش پیمایشی میباشد. جامعه آماری این تحقیق را شرکتهای سهامی عام تشکیل میدهند که با استفاده از نمونهگیری احتمالی خوشهای، دو صنعت غذایی و دارویی که 60 شرکت فعال در سهامی عام را تشکیل میدهند انتخاب شدند و با استفاده از تمام شماری کلیه شرکتها موردبررسی قرار گرفتند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته در تعیین نوع، وضع مطلوب و موانع دورههای آموزشی استفاده گردید. تجزیهوتحلیل توصیفی دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نشان داد که دورههای آموزشی شرکتها مبتنی بر مربیگری است و وضع مطلوب و مناسب برای شرکتها نیز مربیگری است. در برگزاری دورههای آموزشی شرکتها، هماهنگی نامناسب بین آموزشدهنده و فرد تحت تعلیم، عدم زمان و تعهد کافی، حمایت کم مقامات، نگرش منفی به افراد تحت تعلیم و درک نامناسب از دورههای آموزشی با بیشترین درصد بهعنوان موانع دورههای آموزشی قرارگرفته است.
Companies hold different types of courses based on their structure, dominant culture and need. There are two common types of training, coaching, and mentoring. The purpose of this paper is to examine the type of training courses used, such as minting or coaching in public corporations, desirable conditions and barriers. This research is applied and descriptive and survey method. The statistical population of this research is public corporations. They were selected by using a cluster probing sampling, two food and pharmaceutical companies, 60 active companies in general, and examined by using all companies. In order to collect data, a researcher-made questionnaire was used to determine the type, desirable situation and barriers of educational courses. Descriptive analysis of data using SPSS software showed that corporate training courses are based on coaching and coaching is also suitable for companies. In conducting company training courses, inadequate coordination between instructor and trained person, lack of time and commitment, low level of authority, negative attitudes toward inadequate educators, and inadequate understanding of training courses with the highest percentage as barriers to training.
خلاصه ماشینی:
در سطح فردي نيز، مربي گري و منتورينگ هدايت و راهنمايي را براي افراد در طول مسير شغلي ايجاد مي کند که به افرادي با قابليت تطابق با انتظارات نتيجه مي شود و دريافت دانش ، مهارت ها و تجارب از فرد حرفه اي مي تواند به افزايش کارايي و بهره وري و رضايت کارکنان کمک مي کند (نئوپان ، ٢٠١٥).
1 Neupane 2 Ziogas, Nikitas & Jenkins 3 Edwards, Snowden & Halsall 30 درک از اينکه چه نوع دوره آموزشي در شرکت ها به کار گرفته مي شود و اينکه تمايل به برگزاري چه نوع دوره هايي وجود دارد، مي تواند به برنامه ريزان و مديران منابع انساني در تعيين استراتژي هاي توسعه و آموزش مطلوب و زمينه سازي به منظور هر چه بهتر آن براي کارکنان و در نهايت دستيابي به اهداف ، کمک کند.
مربي و فرد تحت تعليم براي دوره 1 Edwards, Snowden & Halsall 2 Ziogas, Nikitas & Jenkins 3 Bloom 4 Pelan 31 خاصي از زمان با يکديگر کار مي کنند و وظيفه مربي ، ارتقاي حمايت براي افزايش مهارت ها، منابع و خلاقيتي است که فرد هم اکنون دارد.
1 Rolfe 2 Taruru, Keriko, Ombui, Karanja, Tirimba 3 Ganesh, Bozas, SubbanMunapo, 35 روش شناسي پژوهش با توجه به هدف اين پژوهش که تشخيص نوع ، وضع مطلوب و موانع دوره هاي آموزشي به کاررفته شده در شرکت هاي سهامي عام مي باشد، اين پژوهش کاربردي و از نوع توصيفي و به روش پيمايشي است .