چکیده:
هدف: با توجه به عجینبودن صنعت بانکداری با فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، تحولهای گستردهای برای این صنعت و بازیگران آن انتظار میرود و بهطور خاص، آینده مبهم و پیچیدهای برای صنعت بانکداری الکترونیک پیشبینی میشود. بررسی پژوهشهای موجود در حوزه خطمشیگذاری در بانکداری الکترونیک، گویای این است که هیج نوع مدل خطمشیگذاری وجود ندارد که قادر باشد ضمن رصدکردن عدم قطعیتهای پیش رو، برای حفظ جایگاه آتی این صنعت برنامه بلندمدتی تدوین کند. هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای خطمشیگذاری بانکداری الکترونیک در شرایط عدم قطعیت است. روش: بدین منظور با استفاده از روششناسی سیستمهای نرم، مسئله خطمشیگذاری در بانکداری الکترونیک در ایران ساختاردهی شده است. روششناسی بهکار گرفته شده، متدولوژی تجویزی است. در خروجیهای این پژوهش، عدم قطعیتهای مدنظر در خطمشیگذاری لحاظ شده است. یافتهها: خروجی حاصل شده، نوعی مدل مفهومی دوحلقهای است که حلقه اصلی آن پنج مرحله اکوسیستم، شامل تعریف مسئله، اکوسیستم ارائه سناریو، کنترل قبل از عمل، اکوسیستم جاریسازی و کنترل بعد از عمل را دربرمیگیرد و حلقه پیرامونی آن، برای انجام کنترلهای لازم روی مراحل اشاره شده در حلقه اصلی طراحی شده است. نتیجهگیری: برای ساختاردهی به موضوع خطمشیگذاری بانکداری الکترونیک، نحوه بهکارگیری مدل توسعهیافته در این پژوهش و نقشها و مسئولیتهای هر یک از بازیگران اصلی این حوزه، یعنی بانک مرکزی و سایر بانکهای کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی، شرکتهای تولیدکننده نرمافزار و شرکتهای خدماتی پرداخت، مشخص شده است.
Objective: Due to the fact that the banking industry is mixed with information and communication technologies, extensive developments are expected for this industry and its players in such a way that an ambiguous and complicated future is, specially, expected for the electronic banking industry. Also, analysis of the present research on policy making in electronic banking signifies the lack of a policy making model’s ability to continuously observe the uncertainties in order to set a long-term plan to preserve the future position of this industry. The aim of the present study is presenting a model for policy making in electronic banking under uncertain conditions. Methods: In order to do so, the issue of policy making in electronic banking has been structured using Soft Systems Methodology. The prescriptive methodology has been applied and the outcomes of this research are in such a way that they consider the targeted uncertainties in policy making. Results: The resultant outcome is a two-circle conceptual model, the main circle of which consists of 5 stages; problem defining ecosystem, scenario presentation ecosystem, control before execution, implementation ecosystem, and control after execution, and the outer circle of which has been designed to implement the necessary controls on the stages is mentioned in the central circle. Conclusion: for structuring the issues of policy making of electronic banking, the implementing of aforementioned model and responsibility of the main players in this area including the central bank, the ministry of economy and finance, banks, software producing companies and payment service providers is described.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري : براي ساختاردهي به موضوع خط مشي گذاري بانکداري الکترونيک ، نحوه به کارگيري مدل توسعه يافته در اين پژوهش و نقش ها و مسئوليت هاي هر يک از بازيگران اصلي اين حوزه ، يعني بانک مرکزي و ساير بانـک هـاي کشـور، وزارت امـور اقتصـادي و دارايي ، شرکت هاي توليدکننده نرم افزار و شرکت هاي خدماتي پرداخت ، مشخص شده است .
1007643 دريافت : ١٣٩٧/١١/١٩، پذيرش : ١٣٩٨/٠٥/١٣ © دانشکده مديريت دانشگاه تهران مقدمه در مقوله اهميت و ضرورت وجود مدل خط مشي گذاري بانکداري الکترونيک ، به استناد سند چشم انداز توسعه بيسـت سـاله کشور، جمهوري اسلامي ايران مي بايست به جايگاه اول اقتصادي ، علمي و فناوري در سطح منطقه آسياي جنـوب غربـي بـا تأکيد بر جنبش نرم افزاري و توليد علم ، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادي ، ارتقاي نسـبي سـطح درآمـد سـرانه و رسـيدن بـه اشتغال کامل دست يابد (ديوان عدالت ، ١٣٩٦).
به عقيده خبرگان بانکي ، ريشه بسـياري از ايـن مشـکلات و دغدغه ها به مدل خط مشي گذاري فعلي مربوط مي شود (منوريـان ، ديوانـدري ، يعقـوبي و سـپانلو، ١٣٩٨- ب)؛ زيـرا ايـن سيستم قادر نيست که عدم قطعيت هاي موجود و آتـي صـنعت بانکـداري را رصـد، پـايش و کنتـرل کنـد و تجويزهـا و اقدام هايي که در اين حوزه انجام مي شـود، قهرآميـز بـوده و بـدون مـدل و اخـذ نظـر بـازيگران اسـت .
در تمام پژوهش هاي انجام شده پيشين ، پژوهشگران اين موضوع را در سطح تصميم گيري بررسي کرده اند و تاکنون در هيچ پژوهشي ، به موضوع خط مشي گذاري در شرايط عدم قطعيت پرداخته نشده و با وجود جامعيـت مـدل هـا (امکـان استفاده در صنايع مختلف )، مطالعه اي با کاربرد بانکداري الکترونيک يافت نشده است .