چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جنسیت مدیران ارشد شرکت (در سطح هیئتمدیره و مدیرعامل) با توجه به ریسک گریزی و حساسیت اخلاقی زنان بر محافظهکاری شرطی و غیرشرطی است. برای بررسی این رابطه، تعداد 132 شرکت طی سالهای 1390 الی 1394 انتخاب گردید. تجزیه تحلیل دادهها از طریق دادهای پانل و با استفاده از الگوی اثرات ثابت انجامشده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدیران ارشد زن در قیاس با مدیران ارشد مرد دارای محافظهکاری شرطی بالاتری هستند؛ که این نتیجه بیانگر این است، زنان نسبت به مردان اخبار بد را سریعتر گزارش میکنند. درحالیکه در محافظهکاری غیرشرطی رابطه معناداری بین مدیران ارشد زن و محافظهکاری غیرشرطی مشاهده نشد. همچنین بین مدیران ارشد زن و محافظهکاری شرطی در مواجه با ریسک تجاری رابطه مثبت و معناداری یافت شد؛ بنابراین، امکان اظهارنظر صریح در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش وجود رابطۀ معنادار بین مدیران ارشد زن و محافظهکاری شرطی وجود ندارد. ولی بین مدیران ارشد زن و محافظهکاری در مواجه با ریسک مالی در مدل محافظهکاری شرطی و ریسک مالی و تجاری در مدل محافظهکاری غیرشرطی رابطه معناداری مشاهده نشد.
The aim of this is study it investigate the relationship between CEO gender with regards to risk aversion and women moral sensitivity conditional and unconditional conversation. To investigation the relation, the number of 132 companies during 2011 to 2015 were selected. Data analysis using panel data and is performed using a fixed effects model. In order to measure conditional and non-conditional conservatism, Ahmad and Dolman's model (2007) was inspired by Giwiel and Hayen (2000) and then the effect of Managers gender on conditional and non-conservative conservatism was investigated. The results showed that female senior managers in compared with men with higher conditional conversation, the result indicates that women than men reporting bad news faster. However, a significant relationship was observed between women senior managers and unconditional conservatism. As well as between women senior managers and conditional conservatism in the face of business risk significant positive relationship, therefore, there is no to express an opinion regarding the acceptance or rejection significant relationship between women senior managers and conditional conversation. But relationship women senior managers and conservatism in the face of financial risk and business risk in model of conditional conservatism no significant relationship was observed. Also between women senior managers and conditional and unconditional conservatism was no significant relationship in the face of sensitive companysize, the result was contrary to theoretical expectations.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش نشان میدهد که مدیران ارشـد زن در قیـاس بـا مدیران ارشد مرد دارای محافظه کاری شرطی بالاتری هسـتند؛ کـه ایـن نتیجـه بیـانگر ایـن است ، زنان نسـبت بـه مـردان اخبـار بـد را سـریع تـر گـزارش مـیکننـد.
همچنین با توجه به این واقعیـت کـه میـان زنـان و مـردان از حیـث عوامل اکتسابی مثل سطح تحصیلات ، سابقه شـغلی و عوامـل ذاتـی مثـل ریسـک پـذیری و زمانی که صرف انجام کار میکنند تفاوت هایی وجـود دارد، انتظـار مـیرود تفـاوت هـایی از حیث مدیریتی به طور اخص از حیث گزارشـگری محافظـه کارانـه ( Conservative Financial Reporting) در بین مدیران زن و مرد وجود داشته باشد.
همچنین بین متغیر اندازه شرکت و محافظه کاری شرطی رابطه مثبت و معناداری وجـود دارد که این مغایر با نتیجه پژوهش شهبازی و مشـایخی (١٣٩٣) و منطبـق بـا پـژوهش گیـولی و همکاران ١ (٢٠٠٧) است .
با توجه به نتایج جدول زیر، میتوان بیان داشت که بـین جنسـیت مـدیران ارشـد زن بـا محافظه کاری غیرشرطی رابطه معناداری وجود ندارد که بـه معنـای رد فرضـیۀ پـنجم اسـت دراین مدل است ؛ که مغایر با پژوهش سیمون و همکاران (٢٠١٤) است .
در هر دو مدل محافظه کاری شرطی و غیرشرطی، مشاهده شده که در شرکت های بـزرگ رابطه ای بین دو متغیر جنسیت مدیران ارشد و محافظـه کـاری شـرطی و غیرشـرطی وجـود ندارد.