چکیده:
مقررات متعددی در کنوانسیون بیع بینالمللی کالا با مفهوم «نقض اساسی قرارداد» پیوند خورده است که از جملة آنها حق فسخ فروشنده و خریدار، حق مطالبة کالای جایگزین توسط خریدار، انتقال ضمان معاوضی و نقض قابلپیشبینی است. مفهوم مذکور یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین مفاهیم درکنوانسیون مزبور است. در دیگر اسناد بینالمللی به جای این مفهوم، تعبیر «عدماجرایاساسی قرارداد» به کار رفته است. این نوشتار درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا «نقض اساسی قرارداد» و «عدم اجرایاساسی قرارداد» مفهوم واحدی هستند یا دو مفهوم متفاوت و اگر دو مفهوم متفاوتاند نقاط اشتراک و افتراق آنها چیست؟ جهت پاسخگویی به این سؤال، این دو مفهوم از حیث تعریف، عناصر و آثار مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. در انتها به بررسی این امر می پردازیم که آیا این مفاهیم یا نظائر آنها در حقوق مدنی ایران پیش بینی شده است یا خیر، و اگر پیشبینی نشده، نهادهای حقوقی ایران تا چه اندازه با این مفاهیم قرابت دارند؟ از خلال این تحقیق معلوم میشود که علیرغم وجود اختلاف در تعریف، عناصر و آثار این دو مفهوم، تفاوت ماهوی و اساسی بین آنها وجود ندارد. همچنین، اگرچه مفهوم نقض اساسی در حقوق مدنی ایران دیده نمی شود، اما سازِکار موجود در حقوق ایران (خیارات) به سازِکار کنوانسیون بیع بین المللی کالا نزدیک است و مصادیق خارجی فسخ طبق قانون مدنی ایران به مراتب کمتر از مصادیق خارجی فسخ طبق کنوانسیون بیع است.
Numerous provisions are connected to the notion of "the fundamental breach of the contract" in the International Convention on the International Sale of Goods (ICISG) among which are the right to cancel of the seller and buyer, right of the buyer to request the substitute goods, transferring the transactional guarantee and the predictable breach. The aforementioned concept is one of the most important and challenging concepts in the said Convention. Other international documents have used "fundamental non-performance of the contract" instead of that concept. The present article aims to answer this question that whether "fundamental breach of the contract" and "fundamental non-performance of the contract" are a single concept or are two distinct concepts, and if they are two different concepts, what are their similarities and distinctions? In order to answer this question, these two concepts are studied and analyzed in terms of definition, elements and effects. In the end, we will examine whether these concepts or similar cases are mentioned in Iranian civil law, and if not, to what extent are Iranian legal entities closely associated with these concepts? The Through this study it is determined that despite the difference in the definition, elements and effects of these two concepts, there is no substantive and basic difference between them. Furthermore, however the concept of a fundamental breach is not seen in the Iranian civil law, the mechanism embedded in the law of Iran (options) is close to the mechanism of the ICISG. In addition, the external instances of termination under Iranian civil law are far less than the external instances of termination under International Sale Convention.
خلاصه ماشینی:
(DCFR, 2009: 8) برخی از نویسندگان در تعریف عدم اجرای اساسی مینویسند: «عدم اجرای تعهد قراردادی، اساسی محسوب می شود اگر این عدم اجرا به نحو عمده ، طلبکار را از آنچه به موجب قرارداد استحقاق انتظار آن را داشته محروم کند مگر آنکه مدیدن در زمان انعقاد قرارداد، چنین نتیجه ای را پیش بینی نمیکرده و نمیتوانسته پیش بینی کند و یا اینکه این عدم اجرا عامدانه یا توام با سهل انگاری باشد و به طلبکار دلیل موجهی دهد که نمیتواند به اجرای آتی مدیون اعتماد کند».
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر طرف ناقض واقعاً نتایج وخیم نقض را پیش بینی نکرده باشد و شخص متعارف نیز نمیتوانسته این نتایج را پیش بینی کند ولکن از شخص ناقض ، به علت دانش و مهارت خاص او و این حقیقت که علم و اطلاع او به مراتب بیش تر از یک شخص متعارف بوده است ، انتظار میرفته که نتایج نقض را پیش بینی کند، آیا طرف ناقض میتواند با اثبات دو عنصر شخصی و عینی مانع اثرگذاری نقض اساسی شود؟ برخی از شارحان کنوانسیون عقیده دارند که ناقض نمیتواند پشت این دو ضابطه پنهان شود و از آن سود ببرد چرا که این امر با حسن نیت سازگاری ندارد (شعاریان ، ١٣٩٥: ٣٣٥).
با این حال ، شارحان کنوانسیون بیع در تفسیر ماده ی (٧١) عقیده دارند که اگر نقض قرارداد به زیان - دیده دلیلی بدهد که باور کند به اجرای آتی متعهد نمیتواند اعتماد کند، نقض اساسی قرارداد محقق شده است .