خلاصه ماشینی:
"و اصولا از نظر صفحهآرایی در این زمینه خیلی کم کار شده ولی هنوز فرصت هست البته اگر خوشنویسی بخواهد شعر نو بنویسد،کاری سخت و صعب نیست باید تعادل و توازن حفظ گردد ولی میتوان به گونهای این حالت را به شعر امروز نیز بخشید.
ولی هنرمندان سنتی اعتقاد دارند که در اینجا باید خود خط متحول گردد و در همان جوهره خط بتواند ابزار کار را پیدا کند و امکان بروز مطالب را بیابد،نه اینکه از هنر دیگری مثل رنگ استفاده شود.
یعنی کلاسیکهای قدیمی این کار را نمیکردند و مخالف اصول میانگاشتند ولی امروزه به خاطر توازن و (به تصویر صفحه مراجعه شود) تعادل،این کار را میکنند کهنوعی هارمونی به وجود میآورد و این بی گمانه و کمان نوآوری است و خود این امر به خاطر«ضرورت زمان»بهوجود میآید و علت پیدایش آن بیشتر در پوسترنویسی که امروزه در امر تبلیغ بسیار موثری است میتواند باشد.
آیا در سنت خوشنویسی یا به قولی خط نگاری هنرمند نباید به اقتضای نیازهای زمانه و زمینه خود را با آهنگ و ایفاع کلی زمان هماهنگ سازد؟ شاید شما سنت را کهنه معنا میکنید،در صورتی که به نظر بنده سنت چیزی است که باید منطبق بر تمام روحیات،علائق،سلائق،طبع و پیشینه ما باشد و اگر که سنت را به این معنا معتبر بدانیم،در اینجا دیگر برخوردی به عنوان چیز نو یا کهنه پیش نمیآید.
کما اینکه حتی در یکی دو سال قبل دستگاههای لیتوگرافی نمیتوانستند رنگ طلا را از صفحات قطعات خوشنویسی مذهب تفکیک کنند و این امر برای مذهبان و خوشنویسان یک مشکل عمده بشمار میرفت و مذهب مجبور بود برای آنکه کارش در چاپ از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد،طبق دستور لیتوگراف کار کند."