چکیده:
با وجود اینکه در آیات و روایات مطالبی درمذمت لهو و لعب آمده، و حتی خداوند متعال زندگی دنیا را چه برای مردم و چه اهل علم به لهو و لعب تشبیه کرده است، مفهوم و معنای صحیح لهو و لعب مشخص نیست. زیرا در بسیاری از موارد در آیات و روایات، همچنین فتاوای علما، این دو امر مذموم واقع شده است و حتی تعبیر به حرمت در بعضی از آنها بیان شده است. از طرفی با مشاهده بعضی روایات دیده میشود که لعب و زینت دادن به بعضی از امور نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح و به آن سفارش شده است.
بنابراین لازم است که اولا به شیوه صحیح مفهوم هر یک از اینها مشخص شود؛ ثانیا بیان فرق و یا شباهت معانی که اخذ شده صورت پذیرد؛ ثالثا اقوال فقهای شیعه و اهل تسنن بررسی شود و در مرحله آخر برداشتی از مطالب مذکور صورت بگیرد.
خلاصه ماشینی:
4 شیخ انصاری: لهو اگر بهمعنای مطلق لعب باشد که حرمتش مخالف مشهور است.
2 علامه مصباح یزدی: با نگاه به این آیات مشخص میشود لهو و لعب تقریباً مرادف هستند.
3 آیة الله مکارم شیرازی (دامت برکاته) تشبیه دنیا به ـ لهو ولعب ـ به خاطر این است که اینها ممارسات سطحیهای هستند که ارتباطی به اصل حیات حقیقی ندارند و چه بسا اطفال را مشاهده میکنیم که مشغول "لعب" هستند و یکی را "وزیر" و یکی را "امیر" مینامند ولی مدتی بعد دیگر از این اعتباریات خبری نیست.
لهو و لعب در اصطلاح فقهای اهل تسنن درکتاب "الجدول فی اعراب القران" آمده: «تشبيه بليغی که وارد شده در قول خداوند تعالى: «وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» مراد این است که در ظاهر فرقی در عمل بین این دو نیست و به نداشتن نفع ثبات در شیئ معنا میشود».
زرکشی هم در البرهان این مواضع را ذکر کرده و وجه تقدیم لعب بر لهو بیان کرده است.
پس از این بیانات به خوبی روشن میشود که هر لعبی ممکن است لهو باشد.
». پس إسناد لهو به قلوب دلالت بر این دارد که فعلی از افعال نفس است و لازم نیست به حرکت مصاحبت داشته باشد زیرا آن وقت لعب میشود.
چرا لهو بر لعب مقدم شده است؟ به خاطر اقتضای آیات، خلاف غالب آیات است.
ولی فرق اصلی بین این دو درکلام شیخ انصاری (لعب بدون قوای شهوانیه و لهو با قوای شهوانیه) فارق نیست.