چکیده:
اهمیت سود، به عنوان عدد نهایی صورت سود، دارای پیشینه طولانی و دلایل موجهی است. سود مبنای بسیاری از قراردادهای شرکت است و توجه بسیاری از ذینفعان را به خود جلب نموده است. مدیر نیز در این گروه ذینفعان قرار میگیرد و بر مبنای تئوری اثباتی حسابداری، عدد سود برای وی دارای اهمیت ویژهای است. از این رو انتظار میرود مدیر شرکت، بواسطه مدیریت سود، این عدد ارزشمند را به سمت خواستههای خود میل دهد. یکی از این خواستهها، از میان خواستههای متعدد مدیر، افزایش قیمت سهام شرکت به هنگام عرضه اولیه میباشد. ولی باید در نظر داشت که انگیزههای دیگر مدیریت سود نیز در سایر مدیران شرکتهای فعال در اقتصاد نیز وجود دارد. در این پژوهش به مقایسه میزان مدیریت سود در شرکتهای عرضهکننده اولیه در مقایسه با سایر شرکتهای فعال در بورس تهران دست زدیم. در این راستا از مدل مدیریت سود کوتاری بهره گرفتیم. نتایج حاصله مبین این امر است که بین شرکتهای عرضهکننده اولیه و سایر شرکتها تفاوت معناداری در مدیریت سود وجود ندارد؛ به این معنی که انگیزه حداکثرسازی قیمت در عرضه اولیه دارای وزن بیشتری در مقایسه با سایر انگیزههای مدیریت سود در بازار نیست.
The importance of bottom line of income statement has a long and supported history. Earnings is the base of so many contracts and therefore takes attention of lots of stakeholders. The management is among these stakeholders and based on positive accounting theory this number means a lot for him. Accordingly, it’s expected that this participant directs earnings towards his/her interests. One of management interests is to overprice the company’s IPO. However, it should be considered that managements of other companies also have some incentives to manage their earnings. In the following study we examined earnings management in IPO firms in contrast to the other firms. In this way, we used Kothari performance-match model. The results shows that there is no significant difference between these two groups. In other words, overpricing incentive in contrast to other earnings management incentives has no more weight.