چکیده:
هدف اصلی مقاله حاضر شناخت روندهای ساختاری و نهادینه در خاورمیانه و پیش بینی تحولات آتی با تأکید بر تجزیه طلبی کردها است. سؤال اصلی مقاله این است که روندهای ساختاری موجود در خاورمیانه، بهخصوص تجزیه طلبی کردها چه تأثیری بر نظم منطقه ای خواهند داشت؟ منظور از روندهای ساختاری و نهادینه مسائل مهمی چون احتمال تجزیه برخی از کشورها و شکل گیری کشورهای جدید بر محوریت کردها، اوجگیری اسلام رادیکال سنی و احتمالاً افول آن طی سال های آینده، احتمال فزاینده تسری بی ثباتی به قدرت ها و بازیگران اصلی خاورمیانه بهخصوص ترکیه و عربستان، روند روبه گسترش سیاست های دست راستی در اسرائیل، کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکا و درنهایت اهمیت فزاینده خاورمیانه برای کشورهای اروپایی است. با توجه به این روندها و در پاسخ به سؤال اصلی، فرضیه بدین شکل مطرح میشود: «نظم منطقه ای در خاورمیانه درنتیجه هجوم عوامل و بازیگران مختلف در آستانه یک دوره انتقالی جدی قرار دارد، بر این اساس پیش بینی میشود در سالیان آینده شاهد خاورمیانه ای متفاوت با محوریت رشد ملیگرایی، تجزیه طلبی، شکلگیری کشورهای جدید و جدال آنها با بازیگران مسلط، تداوم رقابت ایدئولوژیک قدرتهای منطقه ای با افزایش احتمال تسری بحران به آنها باشیم». مقاله حاضر قصد دارد این موضوع را در پنج بخش به روش تحلیلی و با رویکردی مبتنی بر آینده موردبحث و بررسی قرار دهد.
The main purpose of this article is to identify the structural and institutional trends in the Middle East and predict future developments with an emphasis on Kurdish separatism. The main question of the paper is how will the structural trends in the Middle East, especially the Kurdish separatism affect the regional order? Structural and institutional trends are important issues such as the likelihood of some countries breaking down and formation of new countries on the basis of the Kurds, the rise of radical Sunni Islam and probably its decline over the coming years, the increasing likelihood of instability extending to key Middle Eastern powers and actors, especially Turkey and Saudi Arabia, the growing trend of right-wing politics in Israel, declining Middle East Strategic importance for America and finally the importance of the Middle East to European countries. Given these trends and in response to the main question, the hypothesis is as follows: The regional order in the Middle East is on the verge of a serious transitional period as a result of the influx of various actors. Accordingly it is predicted that "In coming years, we will see a different Middle East with a growing focus on nationalism, separatism, the emergence of new countries and their struggles with dominant actors, the continued ideological rivalry of regional powers with increasing chances of crisis to them." The present article intends to discuss this issue in five sections in an analytical way with a future-based approach.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی مقاله این است که روندهای ساختاری موجود در خاورمیانه، بهخصوص تجزیهطلبی کردها چه تأثیری بر نظم منطقهای خواهند داشت؟ منظور از روندهای ساختاری و نهادینه مسائل مهمی چون احتمال تجزیه برخی از کشورها و شکلگیری کشورهای جدید بر محوریت کردها، اوجگیری اسلام رادیکال سنی و احتمالاً افول آن طی سالهای آینده، احتمال فزاینده تسری بیثباتی به قدرتها و بازیگران اصلی خاورمیانه بهخصوص ترکیه و عربستان، روند روبه گسترش سیاستهای دستراستی در اسرائیل، کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکا و درنهایت اهمیت فزاینده خاورمیانه برای کشورهای اروپایی است.
این روندها و رویدادها مسائل مهمی چون احتمال فزاینده تجزیه برخی از کشورها و شکلگیری کشورهای جدید بر محوریت و پیشآهنگی کردها، اوجگیری اسلام رادیکال سنی و احتمالاً افول آن طی سالها و دههای آتی، احتمال فزاینده تسری بیثباتی به قدرتها و بازیگران اصلی خاورمیانه بهخصوص ترکیه، روند روبه گسترش سیاستهای دستراستی در اسرائیل با پیامدهای جدی امنیتی برای آینده این رژیم، کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکا علیرغم توجه تاکتیکی ترامپ به منطقه و درنهایت اهمیت فزاینده خاورمیانه برای کشورهای اروپایی به دلیل موضوع انرژی، پناهندگان و تروریسم را در برمیگیرد.
با توجه به نکات، سؤال اصلی مقاله بدین شکل مطرح میشود: روندهای ساختاری موجود در خاورمیانه، بهخصوص تجزیهطلبی کردها چه تأثیر بر نظم منطقهای خواهد داشت؟ در پاسخ به سؤال اصلی فرضیه بدین شکل مطرح میشود: «نظم منطقهای خاورمیانه درنتیجه هجوم عوامل و بازیگران مختلف در آستانه بازتعریف جدی قرار دارد، بر این اساس پیشبینی میشود در سالیان آینده شاهد خاورمیانهای بیثباتتر از گذشته با محوریت رشد ملیگرایی، تجزیهطلبی، شکلگیری کشورهای جدید و جدال آنها با بازیگران مسلط، تداوم رقابت ایدئولوژیک قدرتهای منطقهای با افزایش احتمال تسری بحران به آنها و بازیگری منفعتمحور آمریکا و روسیه در منطقه باشیم».