چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، استرس و شیوههای فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابلهای و سلوک فرزندانشان انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل مادران دانشآموز پسر مقطع ابتدایی با رفتارهای مخرب در شهرستان شیراز بود. جهت جمع آوری دادهها، 4 مدرسه ابتدایی پسرانه دولتی به روش خوشهای مرحلهای تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از فرمهای معلم و والدین پرسشنامه علائم مرضی کودک، 105 مادر دارای کودک با رفتارهای مخرب انتخاب شدند. این مادران پرسشنامههای والدگری آلاباما و افسردگی، اضطراب، تنیدگی را تکمیل نمودند. دادههای پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد. یافتههای همبستگی نشان داد که نشانههای افسردگی، اضطراب، تنیدگی، عدم ثبات رفتاری، و ضعف در نظارت مادران با نشانههای نافرمانی مقابلهای و سلوک فرزندان همبستگی مثبت و معنادار دارد. همچنین روشهای فرزندپروری مثبت مادران با نشانههای نافرمانی مقابلهای فرزندان، رابطه منفی و معنادار داشت. با توجه به نتایج رگرسیون، افسردگی مادران، قویترین پیشبینیکننده نشانههای نافرمانی مقابلهای فرزندان و ضعف در نظارت مادران نیز قویترین پیشبینیکننده نشانههای سلوک فرزندان بود. در مجموع نتایج نشان داد، افسردگی، اضطراب، استرس و روشهای فرزندپروری والدین با رفتارهای نافرمانی مقابلهای و سلوک فرزندان روابط معناداری دارند. این یافتهها میتواند در شیوههای درمانی و یا درآموزش والدین کودکان با اختلالات نافرمانی مقابلهای و سلوک مورد استفاده قرارگیرد.
The purpose of this study was to investigate the role of mothers’ depression, anxiety, stress and parenting styles in their children’s oppositional defiant and conduct behaviors. The statistical population consisted of mothers of elementary school boys with such disorders in Shiraz. First, 4 elementary schools were selected by multi-stage cluster random sampling. Then, based on teacher and parents Child Symptom Inventory, 105 mothers of children with disruptive behaviors were selected. Participants completed Alabama Parenting Questionnaire and Depression, Anxiety, and Stress Scales. Data were analyzed using Pearson correlation and simultaneous regression. Findings of correlations showed a significant positive relationship between depression, anxiety, stress, inconsistency in parenting and poor supervision of mothers, with children’s symptoms of oppositional defiant and conduct behaviors; also there is a significant negative correlation between mothers' positive parenting with children’s oppositional defiant behaviors. Regression analysis indicated that maternal depression was the strongest predictors of children’s oppositional defiant behaviors, while poor supervision was the strongest predictor of children’s conduct symptoms. As a whole, the results revealed that depression, anxiety, stress and parenting methods of parents have significant relationship with oppositional defiant and conduct behaviors. These findings can be routinely addressed either in the therapeutic field or in the education of parents of children with oppositional defiant and conduct behaviors.
خلاصه ماشینی:
لذا هدف از پژوهش حاضر آن بود کـه نقـش پـيش بينـي کننـدگي افسـردگي ، اضطراب ،استرس وشيوه هاي فرزندپروري مادران را در رفتارهاي نافرماني مقابله اي و سـلوک فرزندانشان بررسي کند.
همان طور که نتايج ضرائب همبستگي نشان مي دهـد نشـانه هـاي افسـردگي ، اضطراب ، تنيدگي ، عدم ثبات رفتاري و ضعف در نظارت مادران با نشانه هاي نافرماني مقابله اي و سلوک فرزندان همبستگي مثبـت و معنـادار دارد.
3. (رجوع شود به تصویر صفحه) **p به منظور مطالعه ميزان پيش بيني کنندگي نشانه هاي نافرماني مقابلـه اي (جـدول ٢) و نشـانه هـاي سلوک (جدول ٣) دانش آموزان توسط نشانه هاي افسردگي ، اضـطراب ، تنيـدگي ، فرزنـدپروري مثبت ، عدم ثبات رفتاري ، و ضعف در نظارت مادران از رگرسيون به شيوة همزمان استفاده شد.
با توجه به نتايج رگرسيون (جدول ٢)، نشانه هاي افسـردگي ، اضـطراب ، تنيـدگي ، عـدم ثبـات رفتاري ، ضعف در نظارت و فرزندپروري مثبت مادران ، نشانه هاي نافرماني مقابله اي فرزندان را پيش بيني مي کند و قويترين پيش بيني توسط افسردگي مادر با بتاي ٠/٧٧است .
يافتۀششم پژوهش نيز بـا توجـه بـه نتـايج رگرسـيون (جـدول ٣)، نشـان داد نشـانه هـاي افسردگي ، اضطراب ، تنيدگي ، عـدم ثبـات رفتـاري و ضـعف در نظـارت و راهنمـايي والـدين نشانه هاي سلوک فرزندان را پيش بيني مي کند و قويترين پـيش بينـي کننـد ة نشـانه هـاي سـلوک فرزندان ، ضعف در نظارت مادران با بتـاي ٠/٨٢اسـت .
در مجموع نتايج پژوهش نشان داد افسـردگي ، اضـطراب ، اسـترس و روش هـاي فرزنـدپروري مادران مي تواند نقش معناداري در رفتارهاي سلوک و نافرماني مقابله اي فرزندان داشته باشد.