چکیده:
تحقیق حاضر با هدف پاسخگویی به این سؤال اساسی صورت گرفته است که جنگ نرم غرب چه تأثیری بر مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران دارد. این تحقیق برمبنای دستاورد از نوع کاربردی، برمبنای اهداف و ماهیت، از نوع پیمایشی، توصیفی و تحلیلی و برمبنای نوع دادههای مورد استفاده از نوع آمیخته است. پس از بررسی دیدگاههای نظری راجع به جنگ نرم و مشروعیت سیاسی، ابعاد و مؤلفههای آن شناسایی شده و بهمنظور تعیین تأثیر مؤلفهها، نسبت به تنظیم پرسشنامه بین جامعه آماری اقدام گردید.. روش جمعآوری اطلاعات و دادهها به روش کتابخانهای و میدانی بوده و با استفاده از ابزارهای پرسشنامه و فیشبرداری کتابخانهای، دادههای لازم جمعآوری شدند. دادههای تحقیق با استفاده از شیوههای آماری توصیفی و تحلیلهای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. نتیجه این تحقیق بیانگر این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غرب با بکارگیری مؤلفههای گوناگون جنگ نرم در ابعاد سیاسی، فرهنگی با عنوانهای تضعیف اصل ولایت فقیه، بهرهبرداری تاکتیکی از حقوق بشر، وقوع انقلابهای رنگی در کشور، رواج نافرمانی مدنی، فرقهسازی دینی و تشکیل اپوزیسیونهای فرهنگی توسط بلوک غرب و گروههای فشار برای تضعیف نظام و مشروعیت سیاسی آن در سطح داخلی و همچنین مجامع جهانی، برنامهریزی نموده و بعضاً بحرانهایی را برای نظام پدید آوردهاند.
The purpose of the present article is to answer this fundamental question that what are the implications of the West’s soft war for the political legitimacy of the Islamic Republic of Iran. This is an applied survey, descriptive-analytic research with mixed method of data. First the theoretical notions regarding the soft war and political legitimacy were examined and their factors determined; then the questionnaires were distributed among the statistical population in order to determine the effect that the factors may have. The statistical population of the research included 90 students of the Supreme National Defense University who were accepted in 1392-93; the population became a sample size of 32 participants using Cochran formula. The data were collected using library and field methods by questionnaires and library note-taking. The research data were analyzed using descriptive and analytic statistical methods. The findings of the research show that after the Islamic Revolution’s victory in Iran, the West made use of different factors of soft war in various political and cultural aspects including weakening the principle of Guardianship of the Islamic Jurist (vilayat e Faqih), tactical exploitation of human rights, encouraging color revolutions in Iran, propagating civil disobedience, causing religious schisms, and forming cultural oppositions and pressure groups to weaken the regime and its legitimacy both internally and internationally; in general, they have caused serious crises for the regime of the Islamic Republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
نتيجه اين تحقيق بيانگر اين است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي، غرب با بکارگيري مؤلفه هاي گونـاگون جنـگ نـرم در ابعـاد سياسي، فرهنگي با عنوان هاي تضعيف اصل ولايت فقيه ، بهره برداري تاکتيکي از حقوق بشر، وقوع انقلاب هاي رنگي در کشور، رواج نافرماني مدني، فرقه سازي ديني و تشکيل اپوزيسيون هاي فرهنگي توسط بلوک غـرب و گـروه هـاي فشـار براي تضعيف نظام و مشروعيت سياسي آن در سطح داخلي و همچنـين مجـامع جهـاني، برنامـه ريـزي نمـوده و بعضـاً بحرانهایی را برای نظام پدید آوردهاند.
اصغر افتخاري (١٣٨٧) در مقاله اي تحت عنوان جنگ نرم از ديدگاه قرآن ، اشاره اي بـه فعاليـت هـاي غـرب براي تضعيف مشروعيت سياسي نظام داشته و چنين نتيجه گيري نموده که دشمنان با راه اندازي پايگـاه هـاي جاسوسي براي رخنه در جوامع ديني و به دست آوردن اطلاعـات در رابطـه بـا افکـار و گرايشـات افـراد و جامعه و پيدا کردن نقاط ضعف و قابل رخنه درُ بعـد فرهنگـي و امنيتـي و نظـامي، از طـرق و شـيوه هـاي مختلف در پي فتنه انگيزي هستند و در اين راه از هيچ تلاشي فروگذار نميکنند.
لومان بر اين باور است که بدون تحرک و کنش گري چنين نهادهايي، نظام سياسي و اجتماعي در شرايط آنومي و ناپايداري قرار خواهد داشت (لانک و شيمانگ ، ١٣٨٨: ٨٥) بـر خلاف تصور رايج که در بحث مربوط به علل جنگ نرم و چگونگي خاتمه ي آن شـنيده مـي شـود، فقـر و فساد و خشونت را ميتوان در زمره ي عواملي دانست که زمينه ي گسترش منازعـات درون اجتمـاعي را بـه وجود مي آورد (مونکلر، ١٣٨٤: ٦) ج .