چکیده:
این تحقیق با رویکرد برساختگرایی به دنبال پاسخ به این پرسش است که سمنهای حمایتی برای مداخله در مسائل اجتماعی و بهبود وضعیت اقشار آسیبپذیر با چه چالشهایی مواجه هستند. روش مورد استفاده نظریه مبنایی و تکنیک جمعآوری دادهها، مصاحبه عمیق نیمهساختیافته با 23 نفر از فعالان سمنها و مشاهده 34 سمن حمایتی است. طبق یافتهها، محوریترین چالش پیش روی سمنها، انجام «اقدامات خُرددامنه و فردگرایانه» است. آنچه منجر به ظهور چنین چالشی میگردد، نخست ضعف سمنها در ریشهیابی مسائل اجتماعی است. فرایند توانمندسازی اقشار آسیبپذیر در سمنهای حمایتی نیز غالباً کوتاهمدت، مقطعی و یکبعدی است و از مشارکت بومیان و مردم محلی بهخوبی استفاده نمیشود. عواملی چون قدمت و طول عمر، اندازه، گستره جغرافیایی، حیطه فعالیت و گستره موضوعی سمنها، بر چالش اصلی آنها در حوزه مداخله اثرگذار است. ایجاد علقه عاطفی بین حامیان و افرد آسیبپذیر نیز در اینجا قابل ذکر است. همچنین اقدامات آنها کلیشه نادرست نسبت به اقشار آسیبدیده به عنوان افرادی متهم، ضعیف و ترحمبرانگیز را از بین نمیبرد و اتفاق بزرگی در حوزه بهبود مسائل اجتماعی رقم نمیزند. در نهایت نتیجه فعالیت سمنها در این حوزه عمدتاً منجر به ادغام اجتماعی مجدد اقشار آسیبپذیر در بدنه جامعه و عدم طرد این اقشار از اجتماع نمیگردد.
Non governmental organizations (NGOs) as an important part of today world, have impressive role all over the world and also in Iran. Main question of research is that “what are challenges of social problems intervention to help vulnerable groups in supporting non governmental organizations?” Perspective of research is social constructionism which defines social problem as a solvable issue. Main method of research is grounded theory qualitative method with observation and semi-structured profound interview technics for data gathering; 23 interview with NGOs members and observation of 34 social problems oriented NGOs in Tehran province. Based on analytical findings, most fundamental challenge for NGOs intervention to improve vulnerable groups situation is “micro level and individual activities”. What leads to the emergence of such a challenge is, first, the weakness of NGOs in the rooting of social problems. The process of empowerment vulnerable groups in supporting NGOs is often short-term, cross-sectional and one-dimensional, and is not well-used local and native communities participatin. Factors such as longevity, size, geographical scope, field of activity and thematic scope of NGOs, affect their main challenge in intervention. Also, their actions do not eliminate the stereotype of the public about vulnerable groups as guilty and weak persons, and do not make a good event in improving social problems. finally, the result of NGOs activities in this area is not conducive to the social reintegration of vulnerable groups into the society and does not prevent their isolation and ejection.
خلاصه ماشینی:
جامعه پژوهی فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی)، سال دهم ، شمارۀ چهارم ، زمستان ١٣٩٨، ٤٩–٧٦ مطالعۀ چالش های فراروی سمن های حمایتی برای مداخله در مسائل اجتماعی و بهبود وضعیت اقشار آسیب پذیر بهنام لطفی * چکیده این تحقیق با رویکرد برساخت گرایی به دنبال پاسخ به این پرسـش اسـت کـه سـمن هـای حمایتی برای مداخله در مسائل اجتمـاعی و بهبـود وضـعیت اقشـار آسـیب پـذیر بـا چـه چالش هایی مواجه هستند.
عوامل زمینه ای: قدمت انــدازه و گســتره جغرافیایی گستره موضوعی حیطه فعالیت راهبردها: توجه به علل سطحی مسائل همسطحی محدود شرایط علّی: کلیشه سازی از نتایچ و پیامدها: ضعف در ریشه یابی حامیان و گستره محدود مسائل اجتماعی اقدامات محرومان عکدمم ک ادرغساام یاجتماعی تدوات نمنمدقسطاعزییوکوتاه م خُرددامنه تضسعهف یل دگرری و اقشار آسیب پذیر در یکجانبه فردگرایانه ترویج جامعه مشارکت محلی خودمداخله گری شکست در رفع احساس ناقص اولویت معضلات رهاشدگی و طردشدگی شناسایی فردمحور کوچک و خرد و اقشار آسیب پذیر غفلت از مسائل کلان عوامل مداخله گر: نسبت با نهادهای رسمی روابط فردی- عاطفی گسترش خدمات شکل ١- مدل زمینه ای تحقیق حول پدیده «اقدامات خُرددامنه فردگرایانه » براساس مدل زمینه ای بدست آمده و تمام مقولات استخراج شده برای این محـور، مقولـه مفهومی که مـیتوانـد کلیـۀ مقـولات و مباحـث را پوشـش داده و نیـز جنبـۀ تحلیلـی دارد «اقدامات خُرددامنه فردگرایانه » نامیده شده است .