چکیده:
بشر برای گره گشایی از بسیاری از مشکلات خود به ساختن تکنولوژی روی آورده است. تکنولوژی اگرچه در حل بسیاری از این مشکلات مؤثر بوده، اما خود باعث به وجود آمدن بحرانهایی نیز شده است. از این رو، برخی از فلاسفه به تأمل درباره تکنولوژی پرداختهاند و علت بحرانآفرینی تکنولوژی و راههای برونرفت از این بحرانها را مورد مداقه قرار دادهاند. یکی از این فلاسفه، آلبرت بورگمان، فیلسوف آمریکایی است. بورگمان ایده اشیاء و افعال کانونی خود را برای بحرانزدایی از تکنولوژی پیشنهاد میکند. در این مقاله به بررسی این ایده و انتقادات واردشده بر آن میپردازیم. سپس، پاسخ بورگمان به این انتقادات را ارزیابی میکنیم و در پایان، با دسته بندی نقدها و پاسخهای آنها، شکافهای موجود در نظریه بورگمان را شناسایی میکنیم.
Mankind has turned to technology to solve many of its problems. Although technology has been effective in solving many of these problems, it has also caused some crises. Hence, some philosophers have been reflecting on technology and have examined the cause of technology crises and the ways out of these crises. One of these philosophers is the American philosopher, Albert Borgmann. Borgmann proposes his idea of focal things and practices to solve technological crises. This paper examines this idea and its criticisms. Then, we evaluate Borgmann's responses to these criticisms, and finally, by categorizing these criticisms and responses, we identify the gaps in Borgmann's theory
خلاصه ماشینی:
اما جایگـاه درسـت تکنولـوژی در یـک زنـدگی خـوب و معنادار کجاست ؟ تکنولوژی مطلوب باید دارای چه ویژگیهایی باشـد و چگونـه طراحـی و بکار گرفته شود؟ کدام گونه از تکنولوژیها میتوانند نه تنها بحران آفـرین نباشـند، بلکـه بـه حل بحران های مادی و معنـوی بشـر کمـک کننـد؟ از میـان فلاسـفه متعـددی کـه دربـاره تکنولوژی نظریه پردازی کرده اند، به نظر میرسد آلبـرت بورگمـان رهیافـت مناسـب تـری را برای رسیدن به این هدف ، پیش روی ما مینهد.
٢. مروری بر ایده «اشیاء و افعال کانونی » آلبرت بورگمان ، فیلسوف آمریکایی معاصر، از جمله کسانی اسـت کـه تکنولـوژی را مـورد فلسفه ورزی خود قرار داده و در این مسیر، اگرچه از آراء هایدگر بهره های فراوانی بـرده ، امـا مدعی عبور از هایدگر است و در آثارش سعی کرده خلأهـای موجـود در اندیشـه هایـدگر درباره تکنولوژی را پر کند.
در ادامـه بـه بررسی نظراتی که برخی از منتقدان بورگمـان دربـاره فلسـفه تکنولـوژی او، خصوصـا ایـده اشیاء و افعال کانونی داشته اند اشاره میکنیم و پاسخ های بورگمان به آنها را نیز مطـرح مـی- کنیم .
,Feenberg in Higgs) (٣٠٢-٣٠١ :٢٠٠٠ بنابراین ، فینبرگ معتقد است بورگمان توجهی به تمایز میان تکنولوژیهـای مختلف نمیکند و به نظر میرسد در بهترین حالت ، توصیه بورگمـان ایـن باشـد کـه نـوعی جنبش روحی و تغییر در رفتارمان ایجاد کنیم و به ایجاد تغییـر در طراحـی تکنولـوژی امیـد چندانی ندارد.
(٩٩ :٢٠٠٠ ,Hickman in Higgs) ممکن است در پاسخ به هیکمن این مسئله مطرح شود کـه بـا نقـد دغدغـه هـای غـایی، دیگر بنیانی برای اشیاء کانونی وجود نخواهد داشت .