چکیده:
اسطوره فرآوردههایی از فرآیندهای تعاملات انسانی در نظامهای گفتمانی متعدد است که در پیوند با رهیافتهای مختلفشناختی ـ هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی ـ در دگرگونی نظریهها قرار دارد. تنوع نظریههای مدرن، اسطوره را از حالتشناختی بسیط به همراه ارزش داوری ـ افسانه و اباطیل ـ خارج ساخته است. اسطوره طوفان به مثابه کهن الگوی بشری دارای بن مایههای جهانی و مضمونهای تکرار شونده است. این پدیدهروایی در نظامهای فرهنگی متفاوت در پیوند با پارادایمهای مختلف فکری و نظام حاکم گفتمانی در توالی خطی زمانی و مکانی، دارای روایتهای مختلفی است. این تفاوتهای روایی در روایت قرآنی طوفان هم ظهوری برجسته دارد. این جستار کوشش میکند به چیستی اسطوره در دوران پساسنتی و پویایی آن در معناشناختی و خویشکاریش در قرآن به منظور دریافت تبار کهن الگوی روایت طوفان در نسبت با روایات پیشینی بپردازد. بنابراین تبارشناسی روایت قرآنی طوفان، از یکسو به بازخوانی نگره قرآن به اسطوره با رویکرد متن محورانه به انضمام حاشیه بر متن و صورتبندی نظام گفتمانی آن میپردازد، و از سوی دیگر ظهورات متنوع و دگردیسهای روایت طوفان در متون پیشینی ـ از جمله روایات میان رودان ـ بازخوانی و تفاوتهای حداقلی ساختاری و درون مایهای آن را بازشناسی میکند.
Myth is a product of the processes of human interactions in multiple discourse systems that in connection with numerous cognitive approaches – ontology, epistemology and methodology – and evolution of theories can be interpreted. The diversity of modern theories has transformed the simple, cognitive and judgmental state of myth – untrue stories. The Flood Myth, as an ancient human archetype, has universal themes and recurring implications. As time has passed, this narrative phenomenon, in conjunction with different intellectual paradigms and the ruling discourse systems, has been narrated in different forms in different cultural systems. These narrative differences are also prominent in the Quranic story of the Flood. This paper seeks to address the ‘what’ of myth in the post-traditional era with a synchronous and functional semantic approach in the Quran in order to obtain the archetype of the Flood Narrative in relation to earlier narratives Thus, the genealogy of the Quranic narrative of the Flood, on the one hand, reviews the Quranic outlook on myth using a text-oriented approach and considering the contextual accounts in the Quran as well as the formulation of its discourse system, and, on the other hand, it identifies the various manifestations and developments of the Flood Narrative in earlier texts – including those of Mesopotamia – and pinpoints its minimal, structural and thematic differences.
خلاصه ماشینی:
بنابراين پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه اي و بهره مندي از نوشتار متعـدد در اين خصوص، با روش توصيفي ـ تحليلي به دنبال پاسخ به پرسش هاي ذيل است ؛ الف ـ براساس نظام انديشه اي ـ فرهنگي قرآن کريم ، اسطوره چگونه خوانش ميگردد؟ ب ـ واگرايي روايت طوفان در قرآن کريم در نسبت با روايات پيشيني از چيست ؟ پيشينه تحقيق پژوهش حاضر براساس رهيافت پسامدرن به اسطوره به عنوان پديـده کهـن الگـو، بـه دنبال ارائه الگوي مناسب در توصيف و تبيين تبار روايـت طوفـان در قـرآن اسـت .
از سوي ديگر آثار و مقالات متعدد درباره روايت طوفان نوح از جهت واقعيت يا اسطوره ـ استعارهاي ـ مـيتـوان بـه کتاب؛ الفن القصصي في القرآن الکريم ، احمد خلف الله (١٩٩٩م )، طوفان نوح بين الحقيقه و الاسطوره، فواد قزانچـي (٢٠٠٥ م)، عبدالرزاق الراوي ، طوفان نوح بين الاساطير و الآثار و القرآن (٢٠١١م )، چارلز برلتينز، کشـتي گمشـده نوح (١٣٧١) و مقاله بررسـي مفهـوم اسـطوره در سـنت اسـلامي ، تـاملي در وجـوه تمـايز معنـاي قـرآن و فهـم اين پژوهش ضمن بهره مندي از همه آثار از الگو نظام گفتماني و رهيافت متن محورانـه به تبارشناسي ـ به معناي بررسي و شناخت سير تاريخي يک خانواده از نظر خويشـاوندي و نسب است تا جايگاه آن در طرح بزرگ سير خويشاوندي و نسب خانوادگي تعيين گردد ـ اسطوره در قرآن وروايت طوفان نوح درآن پرداخته است .