چکیده:
پژوهش حاضر باهدف تبیین چگونگی کاربرد توپخانه صحرائی در مقابله با گروههای تروریستی مبتنی بر پژوهشی آمیخته (کیفی- کمی) انجامشده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه فرماندهان توپخانه نزاجا از رده گردان به بالا میباشند. حجم نمونه در مرحله مصاحبه به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 12 نفر و برای پرسشنامه با فرمول کوکران به تعداد 50 نفر محاسبه و نمونهگیری به روش طبقهای تصادفی انجامشده است. اندازهگیری دادهها برای تبیین تاکتیک توپخانه صحرائی با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای آزمون فرضیههای پژوهش با ابزار پرسشنامه 27 سؤالی بوده است. روایی ابزار اندازهگیری به روش محتوایی و با تأیید خبرگان و پایایی آن برای مصاحبه با پایایی بازآمون (91 درصد) و پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ به میزان (90/0) محاسبهشده است. نتایج پژوهش نشان داد که؛ 1) سازمان برای رزم توپخانه جهت مقابله با گروههای تروریستی بایستی بهصورت غیرتمرکزی و آتشباری باشد، 2) طرحریزی آتش توپخانه بایستی در ابتدا بهصورت مشروح و کامل و در ادامه ساده و تعجیلی باشد، و 3) شناسایی، انتخاب و اشغال موضع توپخانه نیز باید بهصورت تعجیلی و پراکنده در عرض و عمق منطقه باشد.
The present research has been aimed to explain the tactics of field artillery against terrorist groups based on mixed research (qualitative- quantitative). The statistical population has consisted of all artillery battalion commanders and above. The sample size in the interview phase was calculated 12 persons through judgmental sampling method and questionnaire phase were calculated 50 persons with Cochran formula and Stratified Random Sampling. Data were measured using a semi-structured interview for explaining field artillery tactics and using a 27-question questionnaire to test research hypotheses. The validity was confirmed for the questionnaire and interview by experts. Also the reliability was confirmed for interview with retest reliability (91%) and questionnaire with Cronbach's alpha (0.90). The result showed; 1) Organization for fighting should be decentralized and firebombed to combat terrorist groups, 2) Artillery fire planning should be detailed at first and followed should be hasty and detailed, and 3) The identification, selection and occupation of the artillery position should be diffused and hasty across the width and depth of the area.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش نشان داد که ؛ ١) سازمان برای رزم توپخانه جهت مقابله با گروه های تروریستی بایستی به صورت غیرتمرکزی و آتشباری باشـد، ٢) طرح ریـزی آتـش توپخانـه بایستی در ابتدا به صورت مشروح و کامل و در ادامه ساده و تعجیلی باشد، و ٣) شناسایی، انتخاب و اشغال موضع توپخانه نیز باید به صورت تعجیلی و پراکنده در عرض و عمق منطقه باشد.
نگاهی به آئین نامه های موجود نشان میدهد که اگرچـه قواعـدی مشـخص بـرای هریـک از مؤلفه های بیان شده در تاکتیک توپخانه به عنوان اصول پذیرفته شده اسـت ، بااین حـال بـه شـکل مشخص ، چگونگی کاربرد توپخانه در سه حوزه سازمان برای رزم ، طرح ریزی آتش ، و شناسـایی، انتخاب و اشغال موضع در مقابله بـا گـروه هـای تروریسـتی در یـک پـژوهش علمـی ارزیـابی و اعتبارسنجی نگردیده است .
بنابراین در این پژوهش با توجه به خـلأ تحقیقـاتی موجـود و بـرای ارتقای اثربخشی و توانمندیهای یگان های توپخانه صحرایی در جنگ های نیـابتی، تـلاش شـده است کاربرد یگان های توپخانه صحرایی مبتنی بر سه مولفه سازمان برای رزم ، طرح ریزی آتش و شناسـایی، انتخـاب و اشـغال موضـع علیـه گروه هـای تروریسـتی شناسـایی گـردد و در ادامـه راه کارهای مناسبی جهت ارتقای کیفیت به کـارگیری و اسـتفاده بهتـر از توانـاییهـای توپخانـه صحرایی علیه گروه های تروریستی ارائه شود.
نتیجه گیری و پیشنهادها به طورکلی این پژوهش در پی تبیین چگونگی تاکتیـک توپخانـه صـحرائی (سـازمان بـرای رزم ، طرح ریزی آتش ، شناسایی، انتخاب و اشغال موضع ) در مقابله با گروه های تروریستی بوده اسـت .