چکیده:
طراحی و اجرای یک برنامه انگیزشی به شیوه درست نیازمند کسب شناخت کافی از عوامل، نظریه ها و دیدگاه های تئوریک نسبت به نوع و ساختار برنامه های انگیزشی و پاداشدهی مدیران است. زیرا برنامه انگیزشی بدون پشتوانه تئوریک و یا بدون هم خوانی با مبانی تئوریک، الزاما منجر به کاهش مشکلات نمایندگی و بنابراین انگیزش در راستای حداکثر کردن ارزش شرکت و منافع همه گروه های ذینفع نخواهد شد. دلیل اصلی طراحی پاداش این است که باید به مدیران به خاطر مسئولیت های سازمانی که برعهده دارند، پاداش داد و انگیزه لازم را برای عملکرد بهتر در آنان ایجاد کرد. رویکردهای موجود برای توضیح تئوریک رویه قراردادهای پاداش مدیریت، می تواند در طراحی یک قرارداد مطلوب که فراهم کننده منافع همه گروه های ذینفع باشد، مفید باشد. اینکه قرارداد پاداش مدیران برای حداقل کردن هزینه های نمایندگی است و یا ناشی از قدرت مدیریتی در شکل گیری و نحوه پرداخت آن است، تعیین کننده تغییرات ارزش شرکت می باشد. زیرا اگر به گونه ای صحیح برای حداقل کردن هزینه های نمایندگی طراحی شود سبب افزایش ارزش شرکت و اگر ناشی از قدرت مدیریت باشد، به ندرت سبب افزایش ارزش شرکت خواهد شد.
Designing and implementing an incentive program in the right way requires sufficient knowledge of theory and theoretical perspectives to the type and structure of incentive plans and executives reward administrators. Because motivational programs without theoretical backing or without consistent with the theoretical foundations, necessarily will not be lead to a reduction of agency problems and therefore the motivation to maximize corporate value and the interests of all stakeholder groups. The main reason from rewarding is that the design of remuneration to managers who are responsible for organizational responsibilities and create an incentive for better performance of managers. Existing theoretical approaches to explaining management’s bonus contracts, can be useful for design a contract that provides the interests of all stakeholder groups. That Executive compensation contract is to minimize agency costs or result in the power management in formation and how they are paid, Determining a company's value changes. For if properly designed to minimize agency costs, it enhances the company's value and if the result of administrative power, rarely will increase the company's value.
خلاصه ماشینی:
اینکه قرارداد پاداش مدیران برای حداقل کردن هزینه های نمایندگی است و یا ناشی از قدرت مدیریتی در شکل گیری و نحوه پرداخت آن است، تعیین کننده تغییرات ارزش شرکت می باشد.
برای محافظت و حداکثر کردن ارزش سهامداران، هیات مدیره در کنار مکانیزم های حاکمیت شرکتی، سعی در جذب و حفظ مدیران با استعداد و انگیزش آنها برای اتخاذ تلاش های کافی و عمل در راستای منافع سهامداران از طریق برقراری طرح های انگیزشی تحت عنوان پاداش هستند.
بنابراین رویکرد قرارداد مطلوب بیانگر این است که در تنظیم قراردادهای پاداش مطلوب، نهاد تعیین کننده پاداش می بایست موارد زیر را مدنظر قراردهد: 1- کاهش هزینه های کلی قرارداد، 2- انگیزش مدیران برای اتخاذ تصمیماتی در راستای حداکثر کردن ثروت سهامداران، 3- حفظ مدیران با استعداد [5].
براساس این رویکرد، چها رعامل درتعیین، طراحی، نظارت و بهبود سطح و ساختار پاداش در راستای اطمینان نسبت به مطلوب بودن برای سهامدار، مشارکت دارند: 1- هیات مدیره که از طرف سهامداران اقدام میکند و انتخاب کننده قراردادهای پاداشی است که حداکثر کننده ارزش شرکت است، 2- بازاری که به عنوان یک ناظر عمل کرده و توانایی مدیران را برای دستکاری بسته پاداش محدود کرده و آنها را مجبور به پیروی از قراردادهای پاداش برای تامین منافع سهامداران می کند، 3- خود سهامداران که دارای حق رای برای رد یا بهبود هرگونه اقدامات انگیزشی بوده که مدیران را برای انتخاب بسته هایی که به نظرشان متقاعد کننده بوده و هدف آنها حداکثر کردن ثروت سهامداران است، وا می دارد [5]، و 4- استفاده از مشاور حرفه ای مستقل انگیزشی.
The role and effect of Corporate Governance and Remuneration Consultants on ceo Compensation: Empirical Evidence From UK Companies, Durham theses, Durham University.
That Executive compensation contract is to minimize agency costs or result in the power management in formation and how they are paid, Determining a company's value changes.