چکیده:
از سال ۱۹۴۹ تاکنون که اسراییل و ترکیه روابط خود را آغاز کردهاند مناسبات آنها از روابط کشورهای عربی
و اسراییل بسیار متاثر بوده است. بعد از یک دهه روابط نزدیک اقتصادی» دیپلماتیک و نظامی روابط دوجانبه
آنها در سال ۲۰۰۰ تیره شد. انتفاضه دوم» قدرتگرفتن اردوغان و حزب عدالت و توسعه» جنگ دوم لبنان و
درگیری اسراییل و نوار غزه همگی مواردیاند که موجب تیرگی روابط شدند. دلایل اقتصادی و امنیتی زیادی
برای همکاری ترکیه و اسراییل وجود داشته و دارد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی با بررسی
زمینههای روابط ترکیه و اسراییل نشان میدهد. با وجود منافع مشترک» تفاوت رویکردهای سیاسی دو کشور
مانع حلوفسل اختلاقات بهطور کامل میشود. گرچه مصالحه سال ۲۰۱۶ گمان همکاریهای دوجانبه سالهای
گذشته را برانگیخت؛ اما هنوز زود است که بتوان از همکاری گسترده امنیتی و دیپلماتیک صحبت کرد. مدعای
این مقاله این است که تا زمانی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه قدرت را در دست داردء روابط دیپلماتیک در
سطح محدودی باقی میماند. جنانکه بهلحاظ تاریخی تمایز قابل شدن میان منافع اقتصادی و تفاوتهای سباسی
برای دو کشور ممکن بوده است.
Since the beginning of Israeli-Turkish relations, their ties have been greatly affected by the Arab-Israeli relations. After a decade of close economic, diplomatic, and military ties, their bilateral relations became strained in 2000. The Second Intifada, the rise of Erdogan and the Justice and Development Party (AKP), the Second Lebanon War, and the Israeli-Gaza conflict are all the factors that have strained such relations. There are many economic and security reasons for Turkish-Israeli cooperation. Using a descriptive-analytical approach examining the context of Turkish-Israeli relations, this article shows that despite the common interests, the differences in the political approaches of the two countries preclude the complete resolution of the disputes. Although the 2016 reconciliation sparked bilateral cooperation in recent years, it is still too early to talk about wider security and diplomatic cooperation. This article argues that as long as the AKP holds power in Turkey, diplomatic relations remain limited as it has historically been possible to make a distinction between economic interests and political differences for the two countries.
خلاصه ماشینی:
البته عوامل فوق همواره متزلزل بوده اند، به عنوان نمونه اسراييل راه هاي ديگري براي انتقال گاز خود به اروپا، مانند مذاکره با قبرس ، يونان و ايتاليا براي احداث خط لوله (eastmed) را نيز به آزمون گذارده است و يا روابط ترکيه و آمريکا بعد از دستگيري کنسول آمريکا در استانبول به وخامت گراييده است (٢٠١٧ ,Associated Press).
(and Mueller, 2017: 576-592 تهديد مشترک ديگر عليه اين کشورهاي عربي و اسراييل روابط خوب حزب عدالت و توسعه با اخوان المسلمين و نيز بازيگراني همچون ، حماس و قطر است که به طور کلي موجب مي شود اين ديدگاه حزب به قضيه فلسطين از نظر اسراييل تهديدآميز تلقي شود و موضع مخالفت آميز ترکيه نسبت به اسراييل نه تنها از نظرگاه سياسي ، بلکه ضد يهودي ١ تفسير شود (٢١٤-٢١٣ :٢٠١٧ ,Elron).
اسراييل تلاش هايي را براي توافق با اردن و مصر براي صادرات به آنها آغاز کرده است ؛ اما بازار اين کشور بيش از اندازه محدود و پر خطر بوده است (Times of ٢٠١٦ ,israel).
٦٠ درصد از گاز ترکيه توسط روسيه و ٢٠ درصد از ايران وارد مي شود؛ اما پس از بحران در روابط ترکيه و روسيه در سال ٢٠١٥، ترکيه به دنبال متنوع کردن مبادي ورودي گاز مورد نياز خود بوده است ؛ بنابراين اسراييل مي تواند در تامين گاز مورد نياز ترکيه و نيز متنوع کردن واردات گاز آن کشور به ترکيه کمک کند و اين مسئله نوعي توافق برد- برد براي ٢ کشور محسوب مي شود (٢٠١٥ ,Globes).