چکیده:
هدف این پژوهش طراحی الگویی از حکومتداری پایدار مبتنی بر فرمان حکومتی حضرت علیبه مالک اشتر است. روش انجام دادن این پژوهش، کیفی و با رویکرد استقرایی است. بهمنظور استخراج مطالب، از فن تحلیل مضمون استفاده شد. منبع مورد بررسی در این پژوهش، فرمان حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر در نهجالبلاغه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که برای ایجاد و فراگیر شدن حکومتداری پایدار در کشور، الزامات مدیریت توسعه پایدار اقتصادی و الزامات مدیریت توسعه پایدار اکولوژیکی و الزامات مدیریت توسعه پایدار اجتماعی و الزامات مدیریت توسعه پایدار سیاسی مورد نیازند و اگر مخدوش شوند، بخشی از حکومت اسلامی آسیب میبیند. نتایج بهدستآمده بر اساس دادههای پژوهش، نشان میدهد که الزامات چهارگانه فوق را باید در چهار سطح اقتصادی، اکولوژیکی، اجتماعی و سیاسی جستوجو کرد. نیل به اهداف این سطوح در شکلگیری و ایجاد حکومتداری پایدار موثر است؛ به نحوی که در سطح اقتصادی عدالت اقتصادی، در سطح اکولوژیکی عدالت زیستمحیطی، در سطح اجتماعی عدالت اجتماعی و در سطح سیاسی عدالت سیاسی نمود پیدا میکند. بهعبارتدیگر، استقرار و پیادهسازی عدالت اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی در شکلگیری حکومتداری پایدار مهم است.
The purpose of this research is to design a model of sustainable governance based on the government decree of Ali al-Malik Ashtar. The method of conducting this research is qualitative and inductive. The content analysis technique was used to extract the content. The source examined in this study is Ali's command to Malik Ashtar in Nahj al-Balagha. The research findings show that in order to establish and perpetuate sustainable governance in the country, the requirements for sustainable economic development management and ecological sustainable development management requirements and social sustainable development management requirements and political sustainable development management requirements are needed and if they are compromised. Part of the Islamic State is being harmed. The results, based on the research data, indicate that the above four requirements must be sought at the four levels of economic, ecological, social and political. The achievement of the objectives of these levels is effective in the formation and establishment of sustainable governance in such a way that it is expressed at the economic level of economic justice, at the ecological level of environmental justice, at the social level of social justice, and at the political level of political justice. In other words, the establishment and implementation of economic, environmental, social and political justice is important in the formation of sustainable governance.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که براي ايجـاد و فراگيـر شـدن حکومت داري پايدار در کشور، الزامات مـديريت توسـعه پايـدار اقتصـادي و الزامـات مديريت توسعه پايدار اکولوژيکي و الزامات مديريت توسعه پايدار اجتماعي و الزامـات مديريت توسعه پايدار سياسي مورد نيازند و اگر مخدوش شـوند، بخشـي از حکومـت اسلامي آسيب مي بيند.
پـس مـيتـوان گفـت ؛ در حکومت داري پايدار، سه الزام پايداري اقتصادي، اکولوژيکي، و اجتماعي وجود دارد، ولي آنچه که حائز اهميت اسـت محـور چهـارمي تحـت عنـوان پايـداري سياسـي را نيـز بايـد جست وجو کرد که از آن به عنوان الزامات مديريت توسعه پايدار سياسي ياد ميشود.
لـذا هـدف ايـن پژوهش ، ارائه الگويي از حکومـت داري پايـدار اسـت و سـؤال پـژوهش ايـن گونـه مطـرح ميشود: مؤلفه هاي حکومت داري پايدار در فرمان حکومتي حضرت عليع به مالک اشتر چيست ؟ براي پاسخ به اين سؤال ، پژوهش اکتشافي حاضر از نوع کيفي با رويکرد استقرايي کمک شايان توجهي ميکند.
پس بحث فوق نشان ميدهد که رهيافت هاي ليبراليسـتي و نئوليبراليسـتي جـواب گـوي شکل گيري حکومت داري پايدار نيستند و خـلأ مطالعـه حکومـت داري پايـدار بـر اسـاس آموزه هاي ديني به ويژه فرمان حکومتي حضرت علي ع بـه مالـک اشـتر بيشـتر نمـود پيـدا ميکند.
داده هاي اين پژوهش با رجوع به فرمان حکومتي هشت هزارکلمه اي حضرت علي ع به مالک اشتر در کتاب شريف نهج البلاغه بود که عموما رويکرد مـديريتي و رفتـاري دارد؛ چراکه کارگزاران ، مسئولان ، لشکريان ، واليان و مردم شهرها مي توانند از آن به عنوان الگـوي حکومت داري پايدار در سطح کلان و خرد استفاده کنند.