چکیده:
نظام انقلابی جمهوری اسلامی ایران، مراحل تاریخساز و بلکه مراتب تکوینی و تکاملی، نهادسازی و تأسیس، دفاع مقدس و تثبیت و توسعه زیربنایی را با هزینههای گزاف اما با کارآمدی زیرساختی (ارزشی، بینشی و منشی) هرچه فراتر از سر گذرانده و پشت سر گذاشته است. هماینک الگوسازی پیشرفت و دولتسازی، جامعهسازی و امتسازی تا مرز تمدنسازی نوین اسلامی ایرانی را بهترتیب در چشمانداز ملی و فراملی کوتاهبُرد و کوتاهمدت، میانبرد و میانمدت و بلندبُرد، بلندگستر و بلندمدت خود دارد. این نیازمند ارتقای هرچه فراتر کارآمدی است. چالش ارتقای هرچه فراتر کارآمدی ساختاری و راهبردی ملی خود بهمنظور دستیابی به چشمانداز و تحقق اهداف بلند آن، پیشاروی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. طرح و تبیین ارتقای کارآمدی و کارآمدسازی نظام سیاسی، ملت و دولت (هیئت حاکمه) جمهوری اسلامی ایران، نقش الگوسازی اسلامی-ایرانی پیشرفت بهویژه الگوسازی دولت در کارآمدسازی نظام و دولتسازی کارآمد است. باتوجهبه نقش تأثیرگذار و حتی تعیینکننده دولت و کارآمدی آن در تعیین سرنوشت ملت و کارآمدی نظام سیاسی، پرسش اصلی این است: دولتسازی کارآمد جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پرسشهای فرعی نیز به چرایی، چیستی و چگونگی این دولتسازی میپردازد. فرضیه این پژوهش این است: «الگوسازی اسلامی-ایرانی پیشرفت، سبب ارتقای هرچه فراتر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد شد». توضیح فرضیه اینگونه خواهد بود: در این مقاله با نقادی گفتمان و الگوی رقیب توسعه تکساحتی مدرنیستی غربی و نظریهپردازی تمدن پیشین اسلامی-ایرانی، به نظریهسازی گفتمان و الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت سیاسی میپردازیم. روش پژوهش تحلیل متن و محتوای آثار، اسناد و آرا در این زمینه است. یافته اجمالی ازاینقرار است: الگوسازی اسلامی-ایرانی پیشرفت، ضمن کارآمدی، بهرهوری و اثربخشی ذاتی و دورنزادی خود، مانع رفتار پاندولی (زیگزاکی) نوسانساز و فرصتسوز بحرانآفرین دولتهای پیدرپی و جایگزین بوده و مسبب سیر تحقق پیشرفت متکامل (پلکانی) کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران شده است و میشود.
The revolutionary system of the Islamic Republic of Iran has gone beyond the historical and evolutionary stages of development, institutionalization, establishment, sacred defense and stabilization and infrastructure development at enormous but costly infrastructure costs (value, insight and secretary). Is. It is now modeling progress and state-building, socialization and unification up to the boundaries of modern Islamic civilization in its short-term and transnational national and transnational perspectives, in the short and medium term, and in the long-run, long-run and long-run respectively. This needs to be further enhanced by efficiency. The challenge of furthering its national strategic and structural efficiency to achieve its vision and achieve its long-term goals lies ahead of the Islamic Republic of Iran. Planning and Explaining the Effectiveness and Effectiveness of the Political System, Nation and Government of the Islamic Republic of Iran (Islamic Republic of Iran) The Role of Islamic-Iranian Modeling of Progress is especially the modeling of the state in the effective systematic and state-building. Given the influential and even decisive role of government and its effectiveness in determining the fate of the nation and the efficiency of the political system, the key question is: What is the efficient state-building of the Islamic Republic of Iran? The sub questions also ask why, what and how this state-building. The hypothesis of this study is: "Islamic-Iranian modeling of progress will further enhance the efficiency of the Islamic Republic of Iran". The following is the explanation of the hypothesis: In this article we critique the discourse and the paradigm of Islamic and Iranian political progress by critiquing the discourse and competing paradigm of Western modernist monotheism and theorizing the former Islamic-Iranian civilization. The research method is the analysis of the text and content of works, documents and opinions in this field. The overview is: Islamic-Iranian modeling of progress, while efficient, effective, productive and effective in its intrinsic and extravagant nature, hinders oscillatory and opportunistic pandemic behavior of successive and alternate governments, and contributes to the progress of the country. The Islamic Republic of Iran has become and is becoming.
خلاصه ماشینی:
برخـي از مشـکلات (رکـود تورمي) اقتصادي، سياسي و فرهنگي کشور، ناشي از اشکال نارسايي و ناسازواري و درنتيجه ناکارآمـدي اعـم از عـدم بهـره وري و عـدم اثربخشـي بهينـه و بسـامان سـاختاري (سـاختار قانون گذاري و نظـام قـوانين و سـاختار سـازماني اداري و اجرايـي) کشـور و همچنـين عـدم بهره وري و عدم اثربخشي راهبردي ١ (سياست گذاريهاي کـلان تـا قـانون گـذاريهـاي خـرد کاربردي و برنامه ريزيهاي اجرايي تا جاريسـازي و اجرايـيسـازي) اسـت ؛ يعنـي درسـت همان جاهايي که جزء جابه جايي نيروهاي ولو انقلابي و برخي تغييرات شـکلي ولـي جزئـي، ديگرگوني جهت گيري انقلابي و تحول سازي جوهري نهادين در راستاي ارزش هـاي انقلابـي نيافته اند؛ به ويژه نظام اداري و اجرايي کشور کـه دشـمن نيـز بـا تحـريم و تهديـد از بيـرون و استحاله از درون ، سعي در تسري، تشديد و تعميق اين اشـکال دارد.
بـه تعبيـري الگوسـازي پيشـرفت ، مسـبب کارآمدسازي دولت و نظام سياسي جمهوري اسلامي ايـران اسـت و کارآمدسـازي دولـت و بلکه دولت سازي کارآمد سبب ، مقدمه و لازمه الگوسازي پيشرفت است .
درنهايت در پي طـرح و اثبـات دو مقوله هستيم : يکي رسايي و سازواري و درنتيجه متعـادل و متعـالي بـودن الگـوي اسـلامي - ايراني پيشرفت دوساحتي مادي و معنوي و نقش آن در کارآمدسازي و ارتقاي کارآمدي نظـام جمهوري اسلامي ايران و ديگري نقش راهبردي دولت (هيئت حاکمه ) در ارتقاي کارآمدي و کارآمدسازي آن است ؛ به نحوي که دولت به مثابه سبب فاعلي قريـب الگوسـازي پيشـرفت ، نقشي تعيين کننده و سرنوشت ساز در اين فرايند ضروري و فرابرد ارادي و تدابيري مـدني دارد.