چکیده:
هدف: در پژوهش حاضر، ضمن بررسی جامع شاخصهای اندازهگیری خرید اظهارنظر حسابرس، از طریق روششناسی شاخص ترکیبی (آماری و ریاضی)، شاخص ترکیبی جدیدی برای سنجش خرید اظهارنظر معرفی شده است.
روش: با استفاده از روش آماری تحلیل ممیزی خطی استاندارد، وزن معیارهای شاخص ترکیبی بهدست آمد، به این صورت که پس از جمعآوری اطلاعات مالی و حسابرسیشده سال 1396 مربوط به 148 شرکت بورسی، در دو گروه برابر (74 شرکت دارای خرید اظهارنظر حسابرس و 74 شرکت بدون خرید اظهارنظر حسابرس)، تبیین شاخص بر اساس آن انجام گرفت. سپس، بهمنظور تحلیل حساسیت نتایج، اطلاعات سال 1392 تا 1395 شرکتهایی که به خرید اظهارنظر اقدام کرده بودند، بهطور مقطعی بررسی شدند.
یافتهها: شاخص ترکیبی خرید اظهارنظر، ترکیبی از شاخصهای انفرادی مختلف خرید اظهارنظر حسابرس است و بهدلیل در نظرگرفتن ابعاد بیشتر، جامعتر است. همچنین، برای آزمون معناداری شاخص، از آزمون نسبت موفقیتها استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص معرفی شده، قابلیت اتکای زیادی دارد و میتواند با دقت چشمگیری، شرکتها را به دو گروه خرید اظهارنظر حسابرس و بدون خرید اظهارنظر حسابرس طبقهبندی کند.
نتیجهگیری: بهطور کلی میتوان گفت که چون شاخص ترکیبی پیشنهادشده، ابعاد بیشتری را دربرمیگیرد، خرید اظهارنظر حسابرس را بهتر تبیین میکند. بهعلاوه، در شاخص ترکیبی پیشنهادی، معیار یا شاخص تغییر شریک مؤسسه حسابرسی بیشترین ضریب را بهدست آورد. این موضوع نشان میدهد که تغییر شریک مؤسسه حسابرسی، هزینه کمتری را تحمیل کرده و کمتر در معرض دید قرار میگیرد. از طرفی، معیار تغییر مؤسسه حسابرسی، کمترین ضریب را در شاخص ترکیبی کسب کرد. این نتیجه نیز نشان میدهد که تغییر مؤسسه حسابرسی، بهمعنای دستیابی صاحبکار به اظهارنظر مطلوب حسابرس نیست. این یافتهها، در خصوص تبیین و تشخیص وجود خرید اظهارنظر حسابرس، اطلاعات مفیدی را در اختیار سرمایهگذاران و سیاستگذاران قرار میدهد.
Objective: In this article, after reviewing the single index for, we introduce a composite index for measuring this by constructing composite index methodology. Methods: Using standard linear discriminant method, a weighted composite index was introduced. In order to achieve the weight for each criterion, the financial data of 148 firms listed on the Tehran Stock Exchange during 2007 were analyzed in two groups. Also, to check the robustness of the financial data over 2003-2006, cross-sectional analysis was performed. Results: The findings showed that the composite index was more comprehensive than the signal index due to its larger dimensions. Also, to test the significance of the index, the success ratio test was used. The results demonstrated the introduced index had higher reliability and can accurately classify the firms into two groups with audit opinion shopping and with no audit opinion shopping. Conclusion: In general, the proposed composite index had more dimensions and, therefore, could better explain the audit opinion shopping. Also, in the proposed composite index, the index of changing the partner auditor firm had the maximum coefficient, suggesting that changing the partner auditor firm could cause less cost and is less visible. On the other hand, the criteria of changing the auditor firm resulted in obtaining the minimum coefficient in the composite index, i.e. changing the auditor firm did not mean that the employer had access to the unqualified opinion of auditor. These findings provided useful information for investors and policy-markers to explain and detect whether any audit opinion shopping has occurred.
خلاصه ماشینی:
Garcia Osma, Gill-de-Albornoz, de las Heras & Rusanescu 12.
بر همين اساس ، مقاله حاضر تلاش مي کند که با بررسي مطالعات و ادبيات پيشين و با توجه به ملاحظات مفهـومي و نظري ، هفت شاخص انفرادي ، شامل تأخير غيرمنتظره ارائه گزارش حسابرسي (مـک کئـون و همکـاران ، ١٩٩١؛ چـن و چارچ ٢، ١٩٩٢؛ گيبينز، سالتريو و وب ٣، ٢٠٠١؛ اشتون ، ويلينگام و اليوت ٤، ١٩٨٧؛ کارسلاو و کاپلان ١٩٩١،٥؛ بامبر، بـامبر و شوودربک ٦، ١٩٩٣)، تغيير مؤسسه حسابرسي (کريشنان و همکاران ، ١٩٩٦؛ چو و راس ، ١٩٨٢؛ ناگـل ، ١٩٩٦؛ سـيترون و تافلر، ١٩٩٢؛ شوارتز و منون ، ١٩٨٥؛ مک کانل ، ١٩٨٤ و لينوکس ، ٢٠٠٠ و ٢٠٠١)، دوره زياد تصدي مؤسسـه حسابرسـي (لينوکس ، ٢٠٠٠؛ تيوه ٧، ١٩٩٢ و دي آنجو٨، ١٩٨١)، تغيير شريک مؤسسه حسابرسي (گارسـيا و همکـاران ، ٢٠١٨؛ چـن و همکاران ، ٢٠١٥) و حق الزحمه غيرعادي حسابرسي (لينوکس ، ٢٠٠٠؛ چن ، سـو و وو٩، ٢٠٠٥؛ فانـگ و هانـگ ١٠، ٢٠٠٨؛ تانگ ، ٢٠١١ و وو١١، ٢٠٠٥) بهبود در اظهارنظر حسابرس (لينوکس ، ٢٠٠٠، ٢٠٠٢،٢٠٠٣)، کاهش تعداد بندهاي مشـروط گزارش حسابرسي نسبت به سال قبل (فرت ، ١٩٨٠؛ بال و همکاران ، ١٩٧٩؛ چو و رايس ، ١٩٨٢) را به عنوان شاخص هاي خريد اظهارنظر در نظر گرفته است و با استفاده روش شناسي شاخص سازي ، شاخصي ترکيبـي بـراي انـدازه گيـري خريـد اظهارنظر حسابرس معرفي کرده است .
MohammadRezaei, Mohd-Saleh and Sabri پيشينه نظري تدوين شاخص ترکيبي به طور کلي در ادبيات حسابرسي ، خريد اظهارنظر حسابرس بـه وضـعيتي اطـلاق مـي شـود کـه مـدير در جسـت وجـوي حسابرساني است که حتي اگر به قابليت اعتماد صورت هاي مالي ، آسيب جدي وارد شود، از روش هاي گزارشـگري فعلـي پشتيباني کرده و شرکت را در اهداف گزارشگري مالي کمک کنند (کميسيون بورس و اوراق بهـادار آمريکـا١، ١٩٨٩) يـا تلاش هايي که مديريت براي تحت تأثير قرار دادن يا حتي دستکاري تصـميم هـاي حسـابرس انجـام مـي دهـد تـا نظـر حسابرسي مطلوب تري اخذ کند (گارسيااوسما و همکاران ، ٢٠١٨).
Does opinion shopping impair auditor independence and audit quality?, Journal of Accounting Research, 44(3), 561-583.