چکیده:
این پژوهش در تلاش برای بررسی روش های طبیعی واژه سازی در زبان ترکی آذربایجان است و با رویکردی علمی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است و در این راستا از رویکردهای آوایی، نحوی و معناشناختی حاکم بر این فرایند نیز غافل نبوده است. سامعی (2016) پژوهشی در مورد فرایند ترکیب و واژه سازی در زبان فارسی انجام داده است، که این انگاره، منبع الهام این پژوهش بر روی زبان ترکی آذربایجان بوده است. البته پژوهشگران، آثار علمی فراوانی در مورد ساختِ واژه و فرایند واژه سازی در زبان های فارسی و انگلیسی ارائه داده اند؛ اما به نظر می رسد که نظر سامعی (2016) و کاربرد متغیرهای 'x' و 'y' از طرف ایشان قابل پیاده سازی بر روی زبان های دیگر از جمله زبان ترکی است. فقدان چنین پژوهشی را در زبان ترکی به وضوح می توان احساس کرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریۀ سامعی (2016) بر آن است که بتواند تحقیق مشابهی را در مورد زبان ترکی آذربایجان انجام داده و چگونگی فرایند ترکیب و واژه سازی زبان ترکی را بر اساس انگارۀ نظری سامعی تبیین نماید. الگوهای مختلفی معرفی شده اند که نکتۀ اصلی مورد توجه در طراحی این الگوها، قابلیت پیاده سازی آنها در ترکیب ها و مدخل های واژگانی زبان ترکی آذربایجان بوده است؛ در برخی از آنها متغیر 'x' پیشتر قرار گرفته و در برخی دیگر متغیر 'y'، و این تقدّم و تأخّر در قرارگیری متغیرها با درنظر گرفتن ساختارهای واژگانی زبان ترکی بوده است. این پژوهش، واژه ها و ترکیب های مختلف را مورد واکاوی قرار داده و درست همانند اثر سامعی، آنها را با زنجیرۀ نحوی متناظرشان مقایسه کرده است. نتیجۀ تحقیق توانسته فرایند واژه سازی زبان ترکی را با نشاندادن متغیرهای واژه ساز در زبان ترکی معرفی نماید.
The study intended to analyze the general methods of common word-forming in Azerbaijani Turkish language. The aim was to reach this purpose by examining the construction of compound Azeri Turkish words. Sameei (2016) did a comprehensive study on word-forming process in Farsi, which was the inspiration source of this study for Azeri language word-forming. Numerous scholars had conducted various studies about this issue in different languages; however, Sameei's (2016) point of view and his application of variables like 'x' and 'y' were really attractive and considerable, although the absence of such study was quite visible to the Turkish language. Accordingly, this study considered 'x'(s) and 'y'(s) to represent the components of the compound words collected from reliable Turkish bilingual or monolingual dictionaries. Different patterns were introduced to show the structures of the recognized compound words. The compound words were assessed by the process, and also they were contrasted considering their syntactical chain, as Sameei did. Of course, the structural differences between the Turkish and Farsi languages were considered, and words structure were successfully analyzed with their components via the desired variables. The researcher hoped the results of the study would be applicable to wide ranges of audiences, from interested people to people who work for media and those who are active in teaching, education, and cultural areas and also would define compounding and word-forming process in this language on the basis of Sameei's (2016) viewpoint.
خلاصه ماشینی:
با این حال، مطالعات زیادی در مورد فرایندهای واژهسازی انجام گرفته است و در بیشتر این مطالعات، تأکید اصلی بر این است که زبان ترکی به طور ساختاری، ریشۀ کلمه را به صورت ثابت حفظ میکند و با افزودن برخی از پسوندهای ساختاری که دارای نقشهای مختلف هستند کلمات مختلفی را به این ریشههای ثابت افزوده و آنها را به واژههای جدید تبدیل میکند و همیشه تأکید میشود که زبان ترکی یکی از بارزترین نمونههای زبانهای التصاقی (agglutinative) است .
آهناوف (2013) و کاراآغاچ (2012) با تمرکز بر روند واژهسازی، مقولههای زیر را معرفی میکنند: الف) روش درج کردن: اضافه کردن پسوند به ریشه یا ستاک و یا موارد مرتبط (ایجاد یک واژه معنیدار جدید)؛ ب) روش منعطف: الگوهای خاصی در زبان وجود دارند و واژههای جدید خروجی این الگوها هستند؛ پ) روش دوگانسازی: این روش استفاده چندانی ندارد، اما کلماتی وجود دارند که به این ترتیب ساخته میشوند؛ مانند: kara kara (تکرار واژه 'سیاه')، taza taza (تکرار واژه 'تازه')، ağaç mağaç (تکرار واژه 'درخت')؛ ت) روش ترکیب: ساختن یک واژه جدید با ادغام کردن تکواژها، karagöz (سیاه چشم)؛ ث) روش استفاده از واژههای کمکی: این نوع واژه ممکن است با ترکیب دو واژۀ مختلف از طبقههای مختلف دستوری ایجاد شود اما یکی از این دو واحد واژگانی به نوعی نقش موصول را دارد و باعث گسترش دامنۀ معنایی واژه میشود.
بدین ترتیب، خصوصیات التصاقی زبان ترکی ممکن است باعث افزایش میزان لغات اضافی در لغتنامه شود که میتواند با استفاده از واحدهای زیرواژگانی برای پیدا کردن ویژگیهای خاص زبان، کاهش یابد و همچنین فرایند واژهسازی و ترکیب در آن، قابل شناسایی با متغیرهای مورد بحث این پژوهش است.