چکیده:
نابسامانی اوضاع داخلی دولت عثمانی در اوائل قرن بیستم این دولت را دچار مشکلاتی کرد که یکی از نتایج آن روی گردانی اعراب از ترکها بود در این امر مسائل چندی دخیل بود از جمله می توان به اوضاع داخلی عثمانی،انقلاب مشروطه ی ترکها و تقابل نیروهای ترک و عرب اشاره کرد. در کنار این عوامل داخلی بایستی به عوامل خارجی و عامل شتاب زا هم اشاره کرد،دخالت بریتانیا در امور داخلی عثمانی و جهت گیری های سیاسی نسبت به حوادث مناطق تحت سیطره عثمانی مانند عراق و تحریک اعراب منطقه عربستان در شمار عوامل خارجی اثر گذار در قیام اعراب به شمار می رود.رهبری اعراب ناراضی توسط شریف حسین و اعلام قیام به منظور تشکیل دولت عرب مستقل عامل شتاب زا در قیام اعراب علیه عثمانی است که با الگوی شکل گیری انقلاب چالمرز جانسون مطابقت دارد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی به نقش انگلیس در قیام اعراب علیه دولت عثمانی با استفاده از چهار چوب نظری چالمز جانسون پرداخته می شود.یافته های این پژوهش نشان می دهد تمام اسلحههایی که زمان جنگ در اختیار اعراب نجف و کربلا قرار داشت متعلق به دولت انگلیس بود. همچنین به رسمیت شناختن خلافت اعراب با حمایت از رهبر آنان یعنی شریف حسین و فرستادن توماس ادوارد لاورنس عضو اداره اطلاعات وزارت
مستعمرات به میان اعراب برای سرعت بخشیدن به روند قیام اعراب مناطق از جمله اقدامات بریتانیا بود که به روند قیام اعراب ناراضی از عملکرد دولت عثمانی سرعت بخشید وباعث روی گردانی مناطق عرب نشین از حاکمیت دولت عثمانی در جریان جنگ جهانی اول گردید که پیامد آن سرعت بخشیدن به تجزیه دولت عثمانی بود.
خلاصه ماشینی:
منطقه عراق يا نيمه جنوبي آن كه قسمتي از خليج فارس را تشكيل ميدهدحوزه بهرهبرداري و محور منافع انگلستان را در بر داشت بازارهای پر رونق بصره موصل و بغداد مورد توجه دولت بریتانیا بود همچنین انگلیس سیاست تشکیل دولت عراق مستقل را از مدتها پیش در نظر داشت پيش از ايجاد جنگ جهاني اول بريتانيا سيادت خود را در حوزه خليجفارس به ميزان زيادي افزايش داده بود با ورود عثمانی به صحنه ی جنگ بین الملل اول و سعی درتحکيم قدرت خود در مناطق ساحلی بین النهرین و خلیج فارس و اهمیت این مناطق به واسطه ی استخراج و صدور نفت دوره اي جديد از تحولات سياسي منطقه ای آغاز شد.
براساس این دیدگاه انقلاب در اثر سه عامل متوالی به وقوع می پیوند: عدم تعادل (رکود قدرت) + انعطاف ناپذیری نخبگان حکومتی + عوامل شتابزا= انقلاب اوضاع اقتصادی ،سیاسی مناطق بین النهرین و خلیج فارس مقارن قرن بیستم موقعيت تجاري بينالنهرين به واسطه بازارهاي بغداد و بصره و همچنين موقعیت سوقالجيشي آن به عنوان مسیر دستيابي به خليج فارس و هندوستان به واسطه راه آبی اروند رود و از سوي ديگر وجود منافع نفتي غني در منطقه خليج فارس و بينالنهرين اين مناطق را در قرن بیستم صحنه ی رقابت دولتهاي اروپايي به ويژه انگليس و آلمان كه در عثماني به واسطه راه آهن برلین-بغداد صاحب امتيازات منافع سرشماري بودند قرار داد.