چکیده:
حکومت صفویه در ابتدا با فراهمسازی وجوه مشروعیت و متعاقبا کسب محبوبیت مردمی به مقابله در برابر همسایگان شرقی و غربی برخاست، اما با آغاز تنشهای ملی و فراملی و ایجاد زمینههای ضعف این حکومت و در آخر با حمله افغانهای غلزایی در 1135 ق/ 1722 م که منجر به سقوط اصفهان گردید، پس از دورهای کشاکش، در 1148 ق/ 1735 م، عمر حکومت صفویه پایان یافت. همزمان با حکمرانی غلزاییها در ایران و حتی بعد از اخراج آنها، مدعیان فراوانی با انتصاب به خاندان صفویه خواهان حکمرانی بر ایران بودند، چراکه مشروعیت صفویه باعث شده بود، محبوبیت این حکومت پایدار و صفویگرایی مهمترین اندیشه سیاسی در ایران محسوب شود. هدف پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی پاسخ به این پرسش میباشد که دلیل استقبال و حمایت تودههای گوناگون جامعه از مدعیان سلطنت صفویه -از فروپاشی این سلسله تا آغاز حکومت افشاریه- و متعاقبا عدم موفقیت و بحران های ایجادشده برای آنان چه بوده است؟
یافتهها حاکی از آن است، در بسیاری موارد به علت جعلی بودن هویت و صرفا تلاش برای استفاده از انتساب به این خاندان بهمنظور کسب و حفظ مشروعیت و مقبولیت، عدم ویژگیهای فردی حکمرانی و نیز توان نظامی و اعتبار اجتماعی و در نتیجه مبدل شدن به ابزاری جهت سوءاستفاده دولتمردان، زمینۀ لازم برای حکومت آنان -خواه مجعول و خواه حقیقی- فراهم نگردید.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی پاسخ به این پرسش میباشد که دلیل استقبال و حمایت تودههای گوناگون جامعه از مدعیان سلطنت صفویه -از فروپاشی این سلسله تا آغاز حکومت افشاریه- و متعاقباً عدم موفقیت و بحرانهای ایجادشده برای آنان چه بوده است؟ یافتهها حاکی از آن است، در بسیاری موارد به علت جعلی بودن هویت و صرفاً تلاش برای استفاده از انتساب به این خاندان بهمنظور کسب و حفظ مشروعیت و مقبولیت، عدم ویژگیهای فردی حکمرانی و نیز توان نظامی و اعتبار اجتماعی و در نتیجه مبدل شدن به ابزاری جهت سوءاستفاده دولتمردان، زمینۀ لازم برای حکومت آنان -خواه مجعول و خواه حقیقی- فراهم نگردید.
ازاینرو، در ابتدا به چرایی محبوبیت صفویه در جامعه ایران (مشروعیت)، مبتنی بر عواملی همچون، تصوف، خون و خاندان و بهرهگیری از باورهای اعتقادی تشیع که خود رکن اصلی برای انتساب مدعیان به این خاندان بوده است پرداخته و سپس فعالیتهای سیاسی-نظامی مدعیانی همچون سید احمد مرعشی، زینلخان، صفی میرزا، محمد میرزا، زینالعابدین، اسماعیل میرزا و سید حسین در راستای دستیابی به قدرت، با تکیه بر متون تاریخی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.
صفویان با این مؤلفهها، حکومتی تشکیل دادند که قبل از آنها در حکومتهای ایران بعد از اسلام وجود نداشت و همین مسئله باعث گردید تا پس از سقوط این سلسله به دست محمود غلزائی، نوعی بحران مشروعیت در ایران حکمفرما شود و در این راستا مدعیان قدرت برای بهدست گرفتن آن، خود را به حکومت صفویه منتسب سازند.
سید حسین ادعای صفی میرزا و رونق یافتن دعوتش، باعث شده بود جاهطلبانی دیگر نیز به فکر افتاده از این بحران سیاسی در ایران از طریق انتساب به خاندان صفوی استفاده کنند.