چکیده:
ازآنجاکه پولس چهرهای مهم و تاثیرگذار در تاریخ مسیحیت به شمار میآید، این پرسش در خصوص نامههای منسوب به او قابل طرح است که آیا میتوان الهیاتی روشمند و منسجم را در نوشتههای او ملاحظه کرد. در این جستار، ضمن توجه به دیدگاههای مختلف دربارة امکان یا امتناع الهیاتی روشمند در آرای پولس، امکان چنین الهیاتی را در نامههای پولس، مورد توجه قرار خواهیم داد. او خود در ارائة الهیاتی روشمند، از سویی به پیشینة الهیاتیاش در سنت یهودیت توجه دارد؛ چنانکه بسیاری از پژوهشگران الهیات مسیحی بر این امر اذعان دارند که ایمان پولس در تعلق وی به سنت یهودی ریشه دارد؛ از سوی دیگر، پولس به تجربههای شخصی و عرفانیاش در مواجهه با سنت الهیاتی مسیحی نیز توجه دارد. در این پژوهش، با توجه به چهار آموزة کلیدی در الهیات مسیحی، بیان خواهیم کرد که میتوان الهیاتی روشمند، البته نهچندان واضح، را در نامههای پولس ملاحظه کرد. این چهار مبحث عبارتاند از: مبرا بودن از گناه از طریق ایمان، الهیات اخلاقی، گناه نخستین و تثلیث.
The question that arises here is whether or not methodical and coherent theology can be noticed in the writings of St. Paul, an important and influential figure in the history of Christianity.
While considering the various views on whether or not methodical theology can be found in Paul's views, St. Paul pays attention in some way to his theological background in the Jewish tradition while providing methodical theology and, many Christian theologians acknowledge that his faith is rooted in his following the Jewish tradition. On the other hand, St.Paul observes his personal and mystical experiences in the face of the Christian theological tradition. This study concludes that, given the four key teachings in Christian theology, it is possible to say that methodical theology, though not very clear, can be seen in St. Paul's epistles. These four teachings topics are: exemption from sins by coming to faith, moral theology, original sin and the Trinity.
خلاصه ماشینی:
روش حواریونی ـ که در برخی منابع از آن با عنوان هرمنوتیک حواریونی نیز یاد شده است ـ اشاره دارد به شیوة فهم و تفسیر حواریون از عهد قدیم، که بیشتر از منظر عیسی مسیح به عهد قدیم توجه میکردند (متيو، 2012، ص62) (این دو صفت، روی همرفته، هستة اصلیِ روش الهیاتیِ پولس را نشان میدهند (بکت، 2007، ص15).
علاوه بر بکر، پروتستانها نیز به وجود روشی در الهیات پولسی قائلاند و آموزة «مبرّا بودن از گناه، از طریق ایمان/آمرزيدگي فقط از طريق ايمان» (justification by faith) را اساس تفکر پولس تلقی کردهاند؛ چنانکه لوتر نیز بر محوریت این امر در الهیات پولسی تأکید کرده است؛ اما چنانکه پژوهشهای اخیر تأکید میکنند، این محوری که پروتستانها برای الهیاتِ پولس ادعا کردهاند، تنها پس از خوانش لوتر از نامه به غلاطیان و رومیان مطرح شده است.
در واقع، نگارنده با بررسی پژوهشهای انجامشده در زمينة الهیات پولس، ملاحظه کرد که برای ارزیابی الهیات روشمند او، بیشتر بر نوشتههای پولس در خصوص این چهار مبحث، تأکید شده است؛ هرچند میتوان الهیات پولس را با توجه به مباحث دیگر الهیات مسیحی نیز ارزیابی کرد.
این امر حاکی از چیست؟ آن دسته از پژوهشگران عهد جدید، که به برابریِ یهودیان و غیریهودیان در برابر خداوند در نامه به رومیان حساساند، بر این باورند که هرمنوتیک پیچیدهای را در عبارات پولس میتوان یافت؛ و از اینرو، بهزعم ایشان، در نظر پولس، رستاخیزْ مهمترین رویدادی است که از طریق آن، ایمان معنا مییابد.