"اسکندر مقدونی و درخت گویا جفری گریگسن ترجمهء مژگان برومند تصویری که مشاهده میکنید اسکندر مقدونی را نشان میدهد و عجیب این که درختی که در مقابل او قرار دارد مشغول صحبت با اسکند و گفتن حرفهایی است که او اصلا مایل به شنیدنشان نیست.
نقاشی«اسکندر مقدونی و درخت»حدودا در سال 1430 میلادی برای نسخه خطی جدیدی از مشهورترین منظومه شعری ایران به نام شاهنامه کشیده شد که سرایندهء آن فردوسی بزرگترین شاعر ایران است.
یکی از این شاهان اسکندر مقدونی است که به شهری میآید که ساکنانش با او معجزهء درخت گویا صحبت میکنند،درختی که دو تنه دارد.
»هنگامی که اسکند مقدونی این درخت را میبیند متوجه میشود که بر شاخههای آن سر حیواناتی قرار دارد که پرستش کنندگان درخت آنها را خوردهاند به هنگام ظهر،درخت فریاد وحشتآور و نگرانکنندهای سر میدهد.
چون این درخت در منتهی الیه جهان روییده است، خودتان میتوانید تصور کنید که اگر اسکندر فقط اندکی به جلو گام بردارد،از لبهء جهان خواهد گذشت و وارد خلأیی آبیرنگ خواهد شد."