خلاصه ماشینی:
"اتفاقا خود جناب شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی هم به این نکته اشاره دارد و در جایی گفته است که ابن سینا درصدد بود که چیزی درباره حکمت اشراق بنویسد.
استاد محقق داماد:البته مفسرین شیخ اشراق، هر چه فرمودهاند، به جای خود، اما به نظر بنده میرسد که ما باید این دو واژه را از هم جدا کنیم، یعنی کلمات اشراق و مشرق را نباید با هم خلط کنیم.
بنابراین اصرار بر این جهت که جناب شیخ، قضیه نور را از زرتشت گرفته است، قدری کم لطفی است و این کم لطفی بیشتر از ناحیه کسانی چون هانری کربن و بعد هم از طرف بعضی از متأثرین از فلسفه فرنگ، دیده میشود، چون مسأله آیه نور و تفسیر و تطبیق آن بر فیضان و افاضه و علیت، قبل از شیخ اشراق، سابقه طولانی دارد.
و همان طور که فرمودند خود ملاصدرا هم تفسیری بر این آیه دارند، بو علی هم این آیه را در اشارات تفسیر میکند، منتهی بیشتر مسمی و معنای نور در نظر آنها بوده است، نه آنچه که شیخ از این کلمه میفهمیده و اراده میکرده است.
اما مطلبی که جناب آقای دکتر، راجع به عقول فرمودند و اینکه شیخ اشراق معتقد است که ما کثرات انوار داریم و اینها به عدد کواکب هستند، بیشتر حضرات مشایی روی افلاک و هیئت قدیم، این عقول را طبقهبندی کردهاند.
اما در رابطه با نکته دومی که گفته شد، بنده هم منظورم این نبود که وقتی شیخ اشراق از نور صحبت میکند، مثل این است که مثلا صدر المتألهین از وجود سخن میگوید."