چکیده:
بررسی و پژوهش در باب سنتها و عناصر حاکم بر تاریخنگاری ایرانی و تبیین تحول و یا استمرار این عناصر امری دشوار است که کمتر به آن توجه شده است. تاریخنگاری دوره زندیه و به طور خاص کتاب تاریخ گیتیگشا از جمله همین موارد مغفول در حوزه تاریخ میباشد. تاریخ گیتیگشا تالیف میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی متخلص به نامی، مورخ نیمه دوم قرن دوازدهم هجری از جمله منابع محدود دوره زندیه است که نویسنده موفق به اتمام آن نشد و میرزا عبد الکریم بن علیرضا شریف شیرازی، شاگرد وی اتمام کتاب را برعهده گرفت.این نوشتار با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، ضمن مروری بر احوال نویسنده میکوشد به سبک و سیاق کار میرزا محمد صادق نامی اصفهانی،روش تاریخنگاری و بینش تاریخی او بپردازد.
Investigation And Research On The Traditions Of The Elements In
Iranain Historiography That Is Difficult Less Attention Has Been
Paid To It , Explain The Continuing Evolution Of That Elements.
Mirza Mohammad sadegh Mousavi Isfahani Wrote The History
Gitygosha Known As Nami , Dated Second Half Of The Twelfth
Century Including Limited Resources Zand Period That The Autor
Was Not Able To Finish It. And Mirza Abdul Karim Ben Ali Reza
Sharif Shirazi His Student,s Completian Of This Writhing The
Book The Article Uses Descriptive Analytical Method , We
Rewiew The Autor States Trying To Work Style Mirza Mohammad
Sadegh Esfahani Nami , Ask Her Method Of Historiography
Historical Insight.
خلاصه ماشینی:
تاریخ گیتیگشا تألیف میرزا محمدصادق موسوی اصفهانی متخلص به نامی، مورخ نیمه دوم قرن دوازدهم هجری از جمله منابع محدود دوره زندیه است که نویسنده موفق به اتمام آن نشد و میرزا عبد الکریم بن علیرضا شریف شیرازی، شاگرد وی اتمام کتاب را برعهده گرفت.
کلیدواژه ها: زندیه، تاریخنگاری، میرزا محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتیگشا مقدمه تاریخنگاری هر قوم و ملتی بازتابی از نگرش نوع تفکر آن قوم و ملت به جهان، انسان و جامعه پیرامونی او است.
موضوع تاریخ از نظر اکثریت مورخان این دوره عبارت از وقایع سیاسی و نظامی بر محوریت شاه و سلطنت وتبیین آن وقایع در قالب یک بینش مذهبی و صوفیانه بود و حداقل توجه را نسبت به مباحث اجتماعی و اقتصادی داشتند (آرام،227:1386).
در عصر نادر و کریمخان زند هنوز ادامه انحطاط ادبی مخصوصاً در نثر پیداست و تاریخ گیتیگشا مثال این امر است.
نامی هم از این قاعده مستثنی نبوده و حوادث تاریخی را با عبارت پردازیها و خصایص شاعرانه همراه میکند و در این کار چنان دچار افراط شده که گویا دغدغه اصلیاش فارغ از هر نوع نگرش و بینشی صرفاً بیان رخدادها و وقایع سیاسی با قلمی ادیبانه است؛ و همین سبک و شیوه است که به دوره قاجاریه پیوند میخورد.
اما همانطور که گفته شد عینیت با بیطرفی و ارزش پذیری در تاریخ نیز همراه است، جز در بیان بعضی از حوادث مثل ذکر نابکاریهای زکیخان زند، نامی تلاشی برای رسیدن به عینیت و بیطرفی در رویدادهای تاریخی نکرده است.