چکیده:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامههای معنای شغلی (ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی (مولـوی و همکـاران، 1387) و رضایت شغلی (ویسوکی و کروم، 1994) بود. دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار( ۰۵/0 >p )و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت( 0۰1/ 0 >p. ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تاثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت( 01/ 0 >p). نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تایید نشد. نتیجهگیری: بهطورکلی یافتهها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
Aim: This study aimed to evaluate the relationship between work meanings and subjective well-being through job satisfaction in Isfahan Oil Refining Company Staff. Methods: In this study, 280 stuff members at Esfahan Oil Refinery were selected through sampling of quotas. The participants took job satisfaction, subjective well-being, and work meaning questionnaires. For the data analysis, the descriptive statistics method and structural equation modeling were used. The mediating role were tested via bootstrapping test. Findings: The results showed that job orientation and career orientation directly influence subjective well-being. Job orientation has significant negative effect on subjective well-being (p Conclusions: Overall, the findings showed that amongst different meanings of work, providing daily living expenses and to progress, has direct influence on subjective well-being, while career mission through work satisfaction has an indirect effect on subjective well-being.
خلاصه ماشینی:
یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 (p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 (p واژههای کلیدی: معنای شغلی، رضایت شغلی، بهزیستی ذهنی مقدمه از زمانهای باستان بشر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده است که چه چیز یک زندگی خوب را میسازد.
سؤالی که در زمینه ارتباط بین معنا و بهزیستی ذهنی توسط سلیگمن (2004) مطرح شد این بود که آیا مردم رسالتمند خوشحالترند؟ او بخشی از کتابش را به رضایت شغلی و شخصی اختصاص داد، پیشنهاد داد که نگاه کردن به شغل بهعنوان یک رسالت، مسیری برای زندگی شادتر است.
با توجه به اینکه پژوهشی در این زمینه در کشور یافتنشد و با توجه به روند رو به رشد مطالعه در زمینه معنا، انگیزه مطالعه حاضر، پر کردن شکاف مطالعاتی مربوط به بررسی دقیق نگاه مختلف افراد به شغل (شغل بهعنوان امرارمعاش، مسیر پیشرفت و رسالت) و رابطه آن با رضایت از زندگی و بهطورکلی بهزیستی ذهنی بود.
بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه معناهای سهگانه شغلی (امرارمعاش، مسیر پیشرفت و رسالت) با بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود (شکل 1).
همانطور که ملاحظه میشود، ضریب تأثیر شغل بهعنوان رسالت از طریق رضایت شغلی بر بهزیستی ذهنی (46/0) در سطح کمتر از 001/0 معنادار است.
The Investigation of the Relationship between the Meaning Attributed to Life and Work, Depression, and Subjective and Psychological Well-Being in Transylvanian Hungarian Young Adults.
On the relations among work value orientations, psychological need satisfaction and job outcomes: A self‐determination theory approach.