چکیده:
هرچند دیوان منوچهری بارها تصحیح شده است و هر یک از مصحّحان به سهم خود در عرضۀ متن قابلقبولی کوشیدهاند، هنوز آنچه به عنوان دیوان منوچهری در دست داریم، تا متنی نسبتاً نهایی فاصله دارد و باز هم میتوان با جستوجوی بیشتر و همچنین با پیروی از اصول تصحیح انتقادی، بعضی از ابهامات را برطرف کرد. در این نوشتار برخی ابیات منوچهری را از نظر صحّت نسبت و صحّت ضبطها بررسی کرده و در نتیجۀ جست وجوهای انجامشده صورتهایی پیشنهاد کردهایم. در این راه اتّکای ما به قراین متنی، کهنترین نسخههای بازمانده از اشعار منوچهری و منابع کهن بوده است.
Despite having been published several times, no satisfying edition of Manuchihri Damghani's Divan has been produced and the need for a critical edition of the text remains. Further attempts and more precise examinations are required to improve the text. This article aims to assess certain lines by Manuchihri, challenging the accuracy of the chosen variants from the viewpoint of textual criticism. Furthermore, the authenticity of some lines ascribed to the poet will be examined considering textual evidence. In the process of this assessment, some new alternative variants will be recommended. In order to support the recommended variants, textual evidence will be adduced by utilizing the earliest surviving manuscripts of Manuchihri’s poems and taking advantage of a number of old sources.
خلاصه ماشینی:
بنـا بـر مقدّمـۀ دیوان (١٣٧٩: یازده ـ هفده ) ایشان در تصحیح خود از بیست ویک نسخۀ دیوان شـاعر و سـه سفینه بهره برده است ، امّا چون از دیوان شاعر نسخۀ قابل اعتمادی نداریم ، متن هـیچ یـک از دستنوشت ها را اساس قرار نداده و شیؤە التقاطی را در تصـحیح پـیش گرفتـه اسـت .
نام گویندٔە بیت در هیچ یک از نسخه های فرهنگ جهانگیری کـه مـورد مراجعـۀ دکتر عفیفی بوده ، ذکر نشده است و او نیز در عّلت انتساب آن بـه منـوچهری نوشـته اسـت : «به قیـاس دیـوان منـوچهری [دبیرسـیاقی ص ] ١، اصـلاح شـد» (عفیفـی، ١٣٥١: ٢٢٢٥/٢، پاورقی (١)).
در کتاب های علوم قدیمه ، عجایب ، دانشنامه هـای کهـن (چنددانشـی ) و حیـوان شناسـی فارسی همچون تحفۀ الغرائب (حاسب طبری، ١٣٩١)، نزهت نامۀ علائی (شـهمردان بـن ابـی الخیر، ١٣٦٢)، فّرخ نامه (جمـالی یـزدی، ١٣٨٦)، نـوادر الّتبـادر (دُنیسـری، ١٣٨٧)، عجایـب المخلوقات طوسی (١٣٨٢)، تنسوخ نامۀ ایلخانی (نصیرالدّین طوسی، ١٣٤٨)، بسـتان العقـول (زنگی بخاری، ١٣٧٤)، منافع حََیوان (مراغـی، ١٣٨٨) و ماننـد اینهـا ذکـری از «شـارک» یـا «سارک » نیافتیم .
«پردٔە ماده » در کهن ترین نسخه های قابوس نامه نیز آمده است ، امّا دکتر یوسـفی، مصـحّح دانشمند کتاب ، صورت «پردٔە باده » را در متن قرار داده انـد (← عنصـرالمعالی، ١٣٧٨: ١٩٦)؛ در حالی که از سه نسخه ای که عبارت را داشته اند، در نسـخه هـای اوّل (مـورّخ ٦٢٤ ق .