چکیده:
روزگار عطار بنا به دلایل مختلف عصر خردستیزی و مبارزه با عقل و نتایج آن است. اصولاً موضوع تکیه بر خرد در امور در کلیة ایدان و فرق مورد تأکید قرار گرفته است؛ لیکن در زمان عطار تأکید بر امور نقلی و توسل به کلام جایگزین مستندات علمی شده بود که به تبع آن با کاهش آثار خردورزی و تنوع و تکثر آثار نقلی روبرو هستیم. اکنون در این پژوهش تلاش بر آن است که در ابتدا به این سؤال پاسخ گوییم که آیا گرایش به عقل کمرنگ شده است؟ ثانیاً علل و دلایل آن چست؟ ثالثاً بازتاب آن در آثار عطار به عنوان یکی از شاخصهای ادبی عصر مورد نظر چگونه بوده است؟ هدف این پژوهش پاسخ گفتن به سؤالات فوقالذکر و شفافیت فضای عصر مورد نظر از منظر این تحقیق است. روش انجام تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانهای است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اینگونه نکوهش علوم عقلی در آثار عطار متأثر از شرایط جامعهی روزگار اوست. از عوامل مؤثر در این امر میتوان به سیاست خلفای عباسی، سیاست سلاطین سلجوقی، جهتگیری نهاد وزارت تأسیس و رشد مدارس دینی، تسلط گروههای خردگریز مثل اشعریها و افول گروهها و جریانهای خردگرا و خردورز مثل معتزلیان را ذکر کرد
For various reasons, Attar's time, is the age of anti-wisdom and the struggle against reason and its consequences. Basically, the issue of focusing on reason in all affairs has been emphasized in all religions and sects. However, in the time of Attar, the emphasis on narrative affairs and resorting to words had replaced scientific documents, as a result of which we are facing a decrease in the effects of reasoning and the diversity and multiplicity of narrative works. Currently, in this study, first, we try to answer the question of whether the tendency to reason has diminished. Secondly, what are the causes and reasons for it? Thirdly, how has it been reflected in Attar's works as one of the literary features of that era? The purpose of this study is to answer the above questions and to clarify the atmosphere of the era in question from the perspective of this research. The research method in this paper is analytical-descriptive and library method. The results of the study indicate that such a rational condemnation of sciences in Attar's works is influenced by the social conditions of his time. Among the factors influencing this are the policy of the Abbasid caliphs, the policy of the Seljuk kings, the orientation of the institution of the Ministry of Establishment and the growth of religious schools, the domination of anti-rational groups such as the Ash'aris and the decline of rationalist groups such as the Mu'tazilas.
خلاصه ماشینی:
اهـداف سياسـي حکومـت سـلجوقيان و جهت گيري هاي مذهبي آنان ، سياست حکومتي و ديني خلفاي عباسي از متوکل به بعـد، مقابلۀ بزرگاني مثل خواجه نظام الملک بـا علـوم عقلـي ، سـرکوب معتزلـه ، تسـلط کـلام اشعري ، شدت يافتن قشريت و ظاهرگرايي مذهبي ، سوءاستفاده از ظـاهر ديـن در جهـت سرکوب مخالفان ، سرکوب شيعه ، مخالفت علما و فقها و حتي اديبان و شاعران با فلسـفه و علوم عقلي از دلايل اين رکود و فترت بوده است .
«فلسفه و علوم عقلي در اين عهد با مقاومت شديد اهل شرايع و اديان ، خاصه فقهـاي اسلامي مواجه گرديد و آن آزادي که تا اواخر قرن چهارم هجـري و تـا حـدي در نيمـۀ اول قرن پنجم براي علماي علوم عقلـي و حکمـا در اظهـار عقايـد خـود وجـود داشـت ، به تدريج از ميان رفت و صاحبان آراي فلسـفي ناچـار شـدند عقايـد خـويش را بيشـتر از سابق ، با آراي اهل مذاهب بياميزند و فلسفه را در همان طريق به کار برند که علـم کـلام را به کار مي برند» (صـفا، ١٣٧٣، ج١، ص ١٨٥) «فلسفه بـه ويژه حکمـت سـينايي در ايـن عصـر مورد انتقاد متشرعۀ اهل سنت واقع شد» (زرين کوب ، ١٣٧٨، ص ٤٨٣).
خصومت بنيادي خلفـاي عباسـي از متوکـل بـه بعد، با علوم عقلي و فلسفه و منطق به دلايل سياسي و حکومتي نه ديني و مذهبي ، تبعيت و پيروي سلجوقيان از ايـن روش عباسـيان و نيـز تعصـب برخـي از وزرا بـه ويژه خواجـه نظام الملک طوسي وزير آلب ارسلان و ملک شاه سلجوقي در مذهب شـافعي و مخالفـت بنيادي وي با ديگر مذاهب ، از جمله شيعه ، از عوامل ديگر اين امر بـوده اسـت ؛ بـه علاوه سرکوب شديد اسماعيليه که پيرو بهره گيري از عقـل و منطـق و مشـهور بـه خردگرايـي بودند، در اين روند تأثيرگذار بود.