چکیده:
بررسی اوضاع اجتماعی، س اسی، فرهنگی و د نی ی شور از ادبیات آن
جامعه متما ز نیست. شاعران ن ز مانند مورخان جنگها را به تصو ر کشیده اند
و باورهای مذهبی را ه از فرهنگ آن جامعه نشات گرفته در قالب کلمات
ادبی بازگو ردهاند. ادب ات ما سرشار از نمونه های ارزنده ای است که از
ارزش زن ح ات می ند وهر گوشه ای از ا ن گنجنه ی غنی طرحی از
چهره ی متعالی زن ارائه می دهد.
از ا ین که مردم به ا ن باور رسیده اند ه زن به عنوان ی مهرة اصلی میتواند
در اوضاع مختلف جامعه همپای مردان نقش اساسی داشته باشد، موجب شد
تا در ا ن مقاله با بررسی آثار ارزشمندی از ا ن ادب ات غنی، به نگرش
نظام فرهنگی در مورد زن پرداخته شود تا ذهنت جامعه ی ا یرانی در رابطه
با زن و نحوه ی اند ش دن به او و حقوق و حضور و موقعت او در فرهنگ
ا یرانی متجلی شود.
خلاصه ماشینی:
خيـــــز از جا پي آزادي خويش خواهر من ز چه رو خاموشي خيــــز از جاي که بايد زين پس خون مردان ستمگـــر نوشي کن طلب حق خود اي خواهر من از کساني که ضعيفت خوانند از کساني که به صــد حيله و فن گوشــــه خانه تو را بنشانند (فرخزاد،١٣٧٦: ٦٢-٦١) مريم مير هادي نيز زنان را به احقاق حق فرا مي خواند: بکوش اي زن اگر حق خويش مي خواهي تو پيش از آنکه ببيني که وقت کار گذشت (مير هادي ،٩٩:١٣٣٨) فروغ در جاي ديگر شرط رسيدن به آزادي را، در تبديل ناله به فرياد،مطرح مي کند: بايــــد اين ناله خشم آلودت بيگمان نعره و فرياد شـــود بايـــد اين بند گران پاره کني تا تـو را زندگي آزاد شــود خيز از جاي و بکن ريشه ظلم راحتي بخش دل پر خون را جهد کن جهد که بر غير دهي بهـــر آزادي خود قانون را (فرخزاد،٧٣) پس «شکست تجربه اي است براي آغازحرکتي ديگر.
تو زني،مردانه اي،سالاري و از مرد هم بيشي جامه جنست زن است ،اما درد و غيرت در تو دارد ريشه اي ديرين کم مبين خود را که از بسيار هم بيشي (اخوان ثالث ،٢٤١:١٣٧١) نتيجه گيري از اين بررسي نتيجه مي شود که زن در ادبيات امروز بر خلاف ادبيات گذشته ،به عنوان معشوقه مطرح نيست بلکه مردتر از مردان در عرصه هاي مختلف سياسي ،اجتماعي و فرهنگي حضور پيدا کرده و پا به پاي شوهرش براي زندگي تلاش مي کند و در غياب همسرش در تنگناهاي اقتصادي ،ضمن تحمل مشکلات مختلف ،طعم لذت بخش آرامش را به مذاق فرزندانش مي چشاند.