چکیده:
هدف این پژوهش بررسی جامعهشناختی حضور زنان در محیط کاری مردان بود. این تحقیق از نوع کمّی و روش تحقیق پیمایشی بود. نمونهگیری با استفاده از شیوه تصادفی خوشهای در چند مرحله انجام شد. دادههای پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از یک نمونه 200 نفری از زنان شهرستان جیرفت جمعآوری شد. برای بدست آوردن نتایج پژوهش و ارتباط بین متغیرها از تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به منظور بررسی فرایند جامعهپذیری زنان در محیطهای اجتماعی مردانه و تأثیر آنها بر این محیط از نظریة برابری جنسیتی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، که بین متغیر احساس تعلق اجتماعی، امید به پیشرفت، گرایش به کجروی، سطح تحصیلات، فرهنگ و تربیت خانوادگی زنان و مشارکت اجتماعی آنها در محیط مردانه ارتباط معنیدار وجود دارد، در حالی که ارتباط معناداری بین نوع شغل زنان و مشارکت اجتماعی آنها مشاهده نشد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان از ارتقاء محیط کاری ناشی از حضور زنان دارد.
خلاصه ماشینی:
مقدمه يکي از شاخص هاي مهم براي سنجش توسعه هر کشور وضعيت زنان و نوع مشارکت آنان در محيط مردان ميباشد، زيرا توسعه تنها در ارتباط با توليد ناخالص ملي و سطح درآمد سرانه سنجيده نميشود، بلکه عواملي مانند وضع سياسي، اجتماعي و مشارکت همگاني افراد، به خصوص زنان، نيز بر اين فرايند مؤثر است (گاردنر ٤، ترجمه محمدي،١٣٨٦).
پيشينه تحقيق با توجه به هدف تحقيق که بررسي حضور زنان در محيط هاي مردانه و مشکارکت اجتماعي آنان و همچنين بررسي متغيير هايي از قبيل احساسهاي مختلف اجتماعي و اميد به پيشرفت و گرايش کجروي، سطح تحصيلات و تربيت خانوادگي زنان و نوع شغل بر مشارکت اجتماعي بود، لذا تحقيقات انجام شده در اين فرضيه پرداخته مي شود؛ ابونوري و غلامي (١٣٨٨) در تحقيقي به اين نتايج رسيد که صنايع «مواد غذايي و آشاميدني» و «توليد منسوجات»، نسبت به ساير صنايع ، داراي بيش ترين تعداد کارکنان زن بودهاند؛ بيش ترين رشد نسبي شاغلان زن در صنعت انتشار، چاپ، و تکثير رسانه هاي ضبط شده صورت گرفته است ؛ کارگران ماهر، داراي بيش ترين سهم ، و مهندسان و تکنسين ها داراي کم ترين سهم در صنايع کشورند؛ شاغلان زن در قسمت غيرتوليدي، بيش ترين سهم ، و شاغلان زن تکنسين و مهندس کم ترين سهم (اغلب کم تر از ١٠درصد) اشتغال زنان را در بيش تر صنايع ايران به خود اختصاص دادهاند.