چکیده:
خلفای عباسی در تدبیر امور، سیاستگذاری و گذران وقت، همواره از ندیمان استفاده میکردند. ندیمان در بیشتر مراسم دربار بهویژه در مجالس عیش و طرب و گاه مصلحت اندیشی در کنار خلفا، حضور داشتند و به تناسب مهارت، دانش و قابلیتها، با توجه به شرایط و مطابق خواست خلیفه، عمل میکردند. مسئله اصلی پژوهش آن است که ندیمان در دربار عباسی از چه جایگاه و عملکردی برخوردار بودند؟ این پژوهش با تحلیل دادهها و گزارشهای منابع دست اول نشان داده است که ندیمان، گاه بر خلفا سلطه یافته و با ارائه نظرات و پیشنهادات خود در امور کشور دخالت میکردند. همچنین به سبب روابط نزدیک با خلفا، به فراخور شخصیت، کفایت و شرایط دربار، در مسایل اجتماعی تأثیرگذار بودند. در عرصه اقتصاد نیز، ندیمان با دریافت انواع صله و انعام و حتی مناصب بلندپایه حکومتی در سایه روابط و مصاحبتشان با خلفا، به ثروتهای هنگفت دست یافته و در ردیف خواص دربار قرار میگرفتند.
Abbasid caliphs have always used boon-companions in planning affairs, making policies and spending time. Boon-companions has been accompanied by caliphs at most of the court ceremonies especially feasts, and sometimes at consultation meetings and acted according to their skills, knowledge and abilities depending on the circumstances and the caliph’s desire. The main question of the study is that how was boon-companions position and function in Abbasid court? This study by analyzing data and reports of the first-hand references has indicated that boon-companions sometimes had dominance over caliphs, and interfered in the affairs of the country by their views and suggestions. Moreover, due to the close relationships with caliphs, they were influential in social affairs according to the personality, adequacy and court’s conditions. Similarly, in regard to economy, boon-companions due to their relationships and companionships by caliphs gained enormous wealth by receiving various gifts and tips and even high-ranking governmental positions and were among the properties of the court.
خلاصه ماشینی:
در منابع اصلي و معتبر مقارن روزگار خلافت عباسـي ماننـد تـاريخ يعقـوبي، تـاريخ طبري، مروج الذهب مسعودي و الکامل ابن اثير به ضرورتِ مباحـث متنـوع تـاريخي از نديمان سخن رفته است ؛ با وجود اين در مطالعات و پـژوهش هـاي تـاريخي در قالـب کتاب هاي تمدن اسلامي در قرن چهارم از آدم متز و زندگي اجتماعي در حکومت عباسيان از مناظر احسـن در مـورد جايگـاه نـديمان و کارکردهـاي آنهـا بحـث مسـتقلي ارائـه نشده است .
اين نديمان طبيب ، همواره در هنگام صرف غذا، در کنـار خلفـا حضـور داشـته و پيرامـون سـود و زيـان خوراکيها با ايشان سخن ميگفتند و در مورد غذاي آنان نظر ميدادنـد و اگـر غـذايي براي خليفه مناسب نبود و ضرر داشـت آن را از سـفره برمـيداشـتند تـا خليفـه از آن اســتفاده نکنــد (نظــام الملــک طوســي، ١٠٤).
در مورد خليفه امين نيز گفته اند کـه وي هميشـه بـا نـديمان خـود يکجا مينشست و عطاي فراوان به آنان ميداد و در اين کار از همـه خليفگـان عباسـي بخشنده تر بود.
در چشم انداز پيامدهاي فرهنگي، بسياري از نديمان ، که خود داراي مراتب مختلـف علمي بودند، طبعاً به تشويق اهل علم و نوازش علما و مترجمان ، مبادرت ميورزيدند و خلفا نيز همسو با آنها بدين امر مهم اشتياق نشان ميدادند تا جايي کـه برخـي از آنـان همچون مأمون و هارون در ترويج علم و بزرگداشت علما زبان زد عام وخـاص شـدند (ابن نديم ، ٤٢٠؛ ياقوت حموي، ٧٦٧/٢).