چکیده:
در این نوشتار نگارنده به دنبال آن است که با بررسی اجمالی عالم مثال و موجودات متعلق به آن و همچنین تشریح جزییات و ویژگی آن موجودات در برابر موجودات عالم مادون خط افلاطون، مقایسهای داشته باشد با ایده اصلی گوتلوب فرگه در خلق عالم سوم و اختصاص حضور و وجود برخی از موجودات، به خصوص اندیشه، به آن عالم. این نخستین بررسی است که صورت میگیرد و ایده اصلی آن کاوش در افلاطونگرایی (به معنای مصطلح آن در فلسفه معاصر) فرگه در فلسفه تحلیلی است. نگارنده ایده اصلی افلاطون در ایجاد عالم مثال و همچنین موجودات مثالی را بررسی و بهرهبرداری فرگه از این ایده را تشریح میکند. پس از آن با بررسی و کنکاش دقیق در آرای فرگه در باب عالم سوم و موجودات حاضر در آن، به خصوص اندیشه، سعی بر آن دارد تا بررسی کند که آیا میتوان تناظر یک به یک میان این دو برقرار کرد و با نقدهایی که بر تشریح سیستم فرگه در خلق عالم سوم و اندیشه وارد میکند، مدعی است که تناظر یک به یک نمیتواند مطرح شود. نتیجه نهایی که مورد بررسی و مداقه قرار گرفته، روند و سیستم کلی فرگه در افلاطونگرایی است. موضوعات مرتبط با دیگر موجودات عالم سوم، به غیر از اندیشه (مثل اعداد) در این نوشتار بررسی نشده است و هر کدام از آنها باید در نوشتاری مستقل بررسی شود.
In this essay, we seek to make a comparative overview of the Platonic Form with the main idea of Gottlob Frege in the creation of the Third Realm and to attribute the presence and existence of certain beings, especially thought, to that world. This is, of course, the first study to be carried out, and the main idea is to explore Frege’s Platonism (meaning its term in contemporary philosophy) in analytic philosophy.
Accordingly, the author first examines Plato's original idea of the creation of the universe as well as exemplary beings, then explains Frege's use of the idea and tries to match it. Then, by examining Frege's views on the Third Realm and the creatures present in it, especially thought, we attempt to determine whether a one-to-one correspondence can be established between the two. With the objections and criticisms that the author makes of describing the Frege system in the creation of the Third realm and thought, in the end he claims that the one-to-one correspondence between them cannot be raised. What has been examined as the end result is Frege's overall system and system in Platonism.
خلاصه ماشینی:
فرگه، عالم سوم و افلاطونگرایی در فلسفه او علیرضا ملکی * تاریخ دریافت: 1/7/1396 ـ تاریخ پذیرش: 4/9/1396 چکیده در این نوشتار نگارنده به دنبال آن است که با بررسی اجمالی عالم مثال و موجودات متعلق به آن و همچنین تشریح جزئیات و ویژگی آن موجودات در برابر موجودات عالم مادون خط افلاطون، مقایسهای داشته باشد با ایده اصلی گوتلوب فرگه در خلق عالم سوم و اختصاص حضور و وجود برخی از موجودات، به خصوص اندیشه، به آن عالم.
در حقیقت بدون بررسی جزئیات نظر افلاطون به دنبال آنیم که آیا فرگه برای خلق عالم سوم از افلاطون و ایده او، به معنای دقیق و کاملاً قابل ارجاع، وام گرفته است یا اینکه سیستم فلسفی فرگه به روال منطقی و طبیعی خود منجر به ایجاد چنین عالمی شده است.
البته با دنبال کردن نتیجه این بحث خواهیم یافت که افلاطونگرایی فرگه در خلق عالم سوم را نمیتوان تناظر دقیق موجودات عالم مثالی افلاطون با موجودات عالم سوم دانست و بیشتر باید معتقد شد که ایده ایجاد عالمی که در دسترس فیزیکی و حسی و مادی اشخاص نیست، اما مورد نیاز تمام افراد برای ایجاد علم و درک و تفاهم چندجانبه است، از راه سیستم فلسفی و ایدههای فلسفی افلاطون در فرگه رسوخ کرده است، نه از راه خود افلاطون و رابطه مستقیم درک فلسفهاش.
البته باید توجه داشته باشیم که وقتی از افلاطونگرایی این فیلسوفان نام میبریم، منظورمان تطبیق تام نظرات آنان با سیستم عالم مُثل افلاطون نیست و نمیتوانیم تمام دیدگاههای آنان را همچون افلاطون، که اصل تمام موجودات مادی را مثُل میدانست، تفسیر کنیم، بلکه افلاطونگرایی اینان به معنای وامگیری منشأ نظر افلاطون در باب خلق عالم مُثل و ماهیت برخی موجودات است.