چکیده:
پژوهش حاضر به منظور نقد و بررسی ادله نافی شناخت، وجود، غیبت و قیام حضرت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف صورت
پذیرفته تا با بررسی اهم ادّله جریان سلفیگری ایرانی نادرستی انکار مهدویت را از نگاه ایشان آشکار نماید. از
آنجا که این جریان تجدیدنظر طلب در باورهای شیعی، در حوزه مهدویت مسیر خود را از باورهای امامیه
جدا ساخته و دلیل مخالفت خود را آیات قرآن پنداشتهاندء پاسخ به اشکالات ایشان امری ضروری است.
این تحقیق کوشیده است ابتدا با گزارشی مستندء ادعاهای ایشان را یادآوری کرده و سپس با ادله قرآنی
پاسخگوی انکار این باور اسلامی، از نگاه این جریان نوپا باشد. نارسا بودن ادله شناخت مهدی علیه السّلام، ادله
نافی وجود، غیبت و قیام حضرت در کنار عدم انتفاع از امام غایب و کامل بودن دین اسلام از اهم اشکالات
مطرح شده از سوی ایشان است که» مورد نقد و بررسی با آیات قرآن قرار گرفته است.
The present study was conducted to criticize and examine the most important evidences of Iranian Salafism that negate knowing, existence, absence and uprising of Imam Mahdi (aj) and to indicate their falsehood and weakness. Since this revisionist sect has separated its path from Imami beliefs and considered the verses of the Qur'an as the reason for its opposition, it is necessary to answer their rejections. This research firstly has tried to review their claims, with a documentary report, and then to criticize refuting this Islamic belief by this new sect with the Qur'anic evidences, The inadequacy of evidences to know Imam Mahdi, to prove his existence, absence and uprising , along with the uselessness of the Absent Imam and the completeness of the religion of Islam are among the major problems raised by him, and have been criticized by the verses of the Holy Qur'an.
خلاصه ماشینی:
نارسا بودن ادله شناخت مهدی(، ادله نافی وجود، غیبت و قیام حضرت در کنار عدم انتفاع از امام غایب و کامل بودن دین اسلام از اهمّ اشکالات مطرح شده از سوی ایشان است که، مورد نقد و بررسی با آیات قرآن قرار گرفته است.
com/node/8573) برقعی نیز بر این باور است که خداوند در کتاب خود ذکری از مهدی نکرده و عنوانی برای او نیاورده است(برقعی، بیتا: 59).
طول عمر سیدابوالفضل برقعی با زیر سوال بردن مصادیق مُعَمّری که علامه مجلسی( برای امکان عمر طولانی حضرت مهدی( بیان میکند مینویسد: اولاً، چون خدای تعالی به کسانی عمر طولانی داده، ممکن است به کس دیگر هم عمر طولانی بدهد، ولی صرف امکان کافی نیست، و دلیل بر وقوع لازم است؛ ثانیاً، طول عمر را با قیاس نمیتوان اثبات کرد، چون نوح هزار سال عمر کرده، پس یوسف هم باید هزار سال عمر کند و این غلط است؛ ثالثاً، در ابتدای خلقت بشر عمرهای اکثر بشر طولانی بوده، و به تدریج کم شده است، پس نمیتوان عمر کسی را که در قرون اخیره به دنیا آمده بسنجیم با کسانی که صد قرن قبل بودهاند؛ رابعاً، اشخاصی که در تاریخ ذکر شدهاند که عمر طولانی کردهاند آنان مورد مشاهده مردم بودهاند، و این چه ربطی دارد به آن کسی که احدی او را ندیده و نخواهد دید؛ خامساً، هر کس عمر زیاد کرده دارای فرزندان و نوادهها و نتیجههای زیاد شده، أما مهدی چنین نیست، نه اولادی از او دیده شده و نه نوادهای.