چکیده:
موضوع اصلی این پژوهش مسئلهی توسعه در ایران است. مقاله در پی بررسی این است که نخستین دولت مدرن در ایران (پهلوی اول) در طی چرخهی عمر خود، در مرحلهی سوم یعنی رشد سریع، متوقف گشته و نتوانسته به بلوغ برسد. گرفتاری در این مرحله از گذار را، به پیروی از ایزاک آدیزس، «تلهی بنیانگذار» خواندهایم. هدف این است که در چارچوب تحلیلی دورهی عمر سازمان، ضمن توصیف چرخهی عمر سازمانی پهلوی اول، به تبیین گرفتاری این رژیم در تلهی بنیانگذار پرداخته و عدم توفیق سیاستهای توسعه ملی رضا شاه و در پی آن عقبافتادگی نهادین توسعه در ایران را؛ بر این اساس تحلیل کنیم. نتیجه-گیری مقاله این است که تلهی بنیانگذار، همچون میراثی نهادی به دولتهای بعدی در ایران سرایت کرده و موجب شده که سیستم سیاسی وابسته به مسیر باقی بماند و هیچگاه به بلوغ نرسد. بنابراین با وجود فراهم بودن شرایط لازم در مقاطعی، تاکنون شرط کافی (عبور به سلامت از وضعیت تلهی بنیانگذار و نیل سیستم سیاسی به تکامل) فراهم نشده و بنابراین به جای دولت توسعهگرا، دولت غارتگر در ایران نهادینه گشته است. به عبارتی این پژوهش تبیینی نوین از ماهیت دولت در ایران و نسبت آن با توسعه است. لازم به ذکر است که رویکرد تحلیلی کلگرایانه بر این مقاله حاکم است. به علاوه از تکنیک تفسیر روایی- تاریخی برای تبیین علی رویدادها استفاده شده است.
The main concern of this research is the issue of development in Iran. The paper seeks to prove that the first modern state in Iran (the First Pahlavi) during the cycle of its life had been ceased in the third phase (rapid growth) and hence failed to mature. Barrowing the term from Ichak Adizes, we call the cessation in this phase of transition as the "Founder's Trap". Using the analytical framework of the life cycle of the organization, the goal is to describe the first Pahlavi’s organizational life cycle, explain the captivity of this regime in the snare of founder's trap, and analyze the failure of the national development policies of Reza Shah according to this framework. The conclusion of the paper is that Founder's Trap has transmitted to next governments in Iran and has caused the political system to remain “path-dependent” and never mature. Hence, while the necessary conditions have been provided sometimes, the sufficient condition (successful transition from the Founder's Trap and political system’s attainment of stability and evolution) hasn’t been provided and consequently, national development hasn’t realized. So instead of developmental state, The predatory state instituted in Iran. It should be noted that the holistic analytical approach is dominant in this article. In addition, the historical-comparative method and the narrative-historical interpretation technique have been used for causal explanation of events.
خلاصه ماشینی:
هدف این است که در چـارچوب تحلیلـی دورۀ عمـر سازمان ، ضمن توصیف چرخۀ عمر سازمانی پهلوی اول ، به تبیـین گرفتـاری ایـن رژیم در تلۀ بنیان گذار پرداخته و عدم توفیق سیاست های توسعه ملـی رضاشـاه و * استاد گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران ، تهران ، ایران (anaghib@ut.
نتیجه گیری مقاله این است که تلۀ بنیان گذار، همچون میراثی نهادی، به دولت هـای بعدی در ایران سرایت کرده و موجب شده است که نظام سیاسی، وابسته به مسیر باقی بماند و هیچ گاه به بلوغ نرسد؛ بنابراین ، با وجود فراهم بودن شـرایط لازم در برخی مقاطع ، تاکنون شرط کافی (عبور به سلامت از وضـعیت تلـۀ بنیـان گـذار و رسیدن نظام سیاسی به تکامل ) فراهم نشده است و به همین سبب بـه جـای دولـت توسعه گرا، دولت غارتگر در ایران نهادینه شده است .
هدف مقاله این است که بـا توجـه بـه الگـوی نظـری دورۀ عمـر سازمان ، پیش از هرچیز، چرخـۀ عمـر سـازمانی دولـت پهلـوی اول را توصـیف کنـد و پس ازآن ، علت عقیم ماندن تلاش های رضاشاه در راستای توسعه یافتن ایـران و نـاگزیر، مرگ پیش از بلوغ این نظام سیاسی را با استفاده از مفهوم تلۀ بنیان گذار توضیح دهد.