چکیده:
این مقاله درپی بررسی عقلانیت، تربیت عقلانی و استنتاج اهداف، اصول و روشهای تربیت عقلانی مبتنیبر مبانی انسانشناختی و معرفتشناختی علامه طباطبایی است. این پژوهش ازجمله طرحهای تحقیق کیفی است و دادهها به شیوه مطالعه تحلیلی ـ اسنادی گردآوری و طبقهبندی شده و براساس الگوی بازسازیشده فرانکنا توسط باقری و تحلیل شبهاستعلایی شکل گرفته و مبتنیبر الگوی مذکور اقدام به استنتاج دلالتهای تربیتی درقالب اهداف، اصول و روش نموده است. بدینترتیب، ذیل هدف غاییِ دستیابی بهمراتبی از قرب الهی، چند هدف واسطی و اصول و روشهای ناظر بر آنها مطمحنظر قرار گرفته که هدایت و پیروی از حق، ضرورت شناخت مظاهر عقلانیت، ضرورت صیانت از سلامت فطرت و ضرورت کاهش زمینه خطاهای فکری بهعنوان اهداف واسط؛ ضرورت تعقل صحیح و تفکر انتقادی، ضرورت پذیرش امام بهعنوان مربیِ آگاه و راهشناس، ضرورت تقواگرایی و لزوم کنترل قوه خیال و مبارزه با نفوذ شیطان بهعنوان اصول؛ و ضرورت استقلال فکری و آشنایی با معیارهای حق، ضرورت الگوگیری و الگوسازی از امام، اصلاح عادات نکوهیده و رهایی از غفلت و ضرورت کنترل خیال و آشنایی با طریق منطق بهعنوان روشهای تربیت عقلانی از آن جمله هستند.
This study is aimed at the assessment of rationality, rational training and inference of the goals, principles and methods of rational training on the basis of Allameh Tabatabaei's anthropological and epistemological principles. This is a qualitative research whose data are collected and classified by analytical-documentary method based on the reconstructed model of Frankena model and Quasi- transcendental analysis. Accordingly, the training indicators of the results were proposed as the goals, principles, and methods. Thus, along with the ultimate goal of attaining an adjacent divine approach, the researchers considered several intermediate objectives as well as the principles and methods governing them. The necessity of receiving guidance from righteousness and following it, the necessity of recognition of manifestation of rationality, the necessity of protecting Fitrah, and the necessity of decreasing the possibility of committing wrong things, were selected as the mediating goals. The necessity of correct critical thinking, the necessity of taking Imams as conscious and knowledgeable instructors, the necessity of piety, and the necessity of controlling the imagination, and fighting against the influence of the devil were chosen as the principles. The need for intellectual independence and familiarity with the principles of truth, the need for taking models from Imams, the modification of disgraceful habits, the need for neglecting controlling false imagination, and familiarity with logic were selected as methods of rational training.
خلاصه ماشینی:
بدين ترتيب ، ذيل هدف غايي دستيابي به مراتبي از قرب الهي، چند هدف واسطي و اصول و روش هاي ناظر بر آنها مطمح نظر قرار گرفته که هدايت و پيروي از حق ، ضرورت شناخت مظاهر عقلانيت ، ضرورت صيانت از سلامت فطرت و ضرورت کاهش زمينه خطاهاي فکري به عنوان اهداف واسط ؛ ضرورت تعقل صحيح و تفکر انتقادي، ضرورت پذيرش امام به عنوان مربي آگاه و راه شناس ، ضرورت تقواگرايي و لزوم کنترل قوه خيال و مبارزه با نفوذ شيطان به عنوان اصول ؛ و ضرورت استقلال فکري و آشنايي با معيارهاي حق ، ضرورت الگوگيري و الگوسازي از امام ، اصلاح عادات نکوهيده و رهايي از غفلت و ضرورت کنترل خيال و آشنايي با طريق منطق به عنوان روش هاي تربيت عقلاني از آن جمله هستند.
نظام تعليم وتربيت موظف است تا بر حوزه تربيت عقلاني تمرکز نموده و براي آن برنامه ريزي نمايد و تاحدامکان درصد خطاپذيري عقل را در متربيان بکاهد و بهره وري صحيح از اين قواي مهم را به آنها بياموزد؛ چراکه همه انسان ها از قواي عقلي برخوردارند، ولي بسياري اصول و شيوه هاي خردورزي را نياموخته اند و شکوفايي عقل در آنها به درستي محقق نگشته و به همين سبب از عقل ، بهره نادرست برده و به نتايجي غلط و انحراف در زندگي و ناکامي رهنمون ميگردند.