چکیده:
در منابع روایی با مفاهیمی مواجه میشویم که با اضافه شدن به واژه نفس، القاکننده کارکردهای نفس در حوزههای مهار، تنظیم، نظارت، نگهداری، و تغییر خود هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات و تبیین سازه خودنظمجویی با روش پژوهش مفهومی- محتوایی است. یافتهها نشان داده که خود در منابع اسلامی انسان به اعتبار عامل تشخّصبخش غیرمادّی بوده و خودنظمجویی با تحلیل مفاهیم مضاف به «خود» (هفده مفهوم) و مفاهیم تحقق دهنده (دو مفهوم) قابل تبیین است. عامترین مضافهای نفس اصلاح النفس و تزکیةالنفس است که توسط دو برنامه فرایندیِ مجاهدةالنفس و ریاضةالنفس پیگیری شده، و با ابزار نظارةالنفس، کفّ النفس، و ضبط النفس قابل دستیابی است. سازوکار تحقق، تمام مفاهیم مذکور به واسطه سه مفهومِ هستهای «شناخت»، «مهار»، و «انگیزه متعالی» است که از تحلیل دو مفهوم عقل و تقوا به دست میآید.
خلاصه ماشینی:
2 از این رو تحقیق حاضر در پی آن است تا با تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات، و بررسی رابطه آنها با دو آموزه کلیدی عقل و تقوا، موجودیت خودنظمجویی را بر اساس آموزههای دین اسلام بررسی نموده، ماهیت آن را تبیین کرده، و مؤلفههای اساسی آن را شناسایی نماید.
هرچند برخی از روانشناسان مسلمان 2 معانی مختلفی (همچون شخصِ انسان، درون انسان، نوع انسانی، بُعدی از درون انسان، اشخاص یا شخص معیّن، و مفهوم ذات الهی) را برای واژه نفس در قرآن ذکر کردهاند، امّا طبق تبیین مفسران نفس در قرآن به طور کلی در یک معنای اصلی و دو معنای شایع استفاده شده است.
لغتشناسان دیگر، معنای دوم را بیشتر مورد توجّه قرار دادهاند؛ به طوری که ابن احمد فراهیدی 7 روض را به معنای «تعلیم حرکت و سیر» به حیوان دانسته، و فیومی 8 آن را به معنای «رام کردن» حیوان تلقّی کرده است؛ امّا راغب اصفهانی 9 با در نظر گرفتن هر دو معنای «ایجاد گنجایش» و «تسهیل، تعلیم، و رام کردن»، میگوید: عبارت «إفعَل کذا ما دامَتِ النَّفْسُ مُسْتَرَاضَة» به این معناست که آنطور کار کن تا وقتی که نفس آمادگی ریاضت پیدا کند و یا آنچنان بکوش تا نفس ظرفیت و .
از این رو میتوان دریافت که در معنای لغوی عقل، دو مفهوم «مهار» و «شناخت» اِشراب شده است؛ موضوعی که برخی لغتپژوهان معاصر 5 نیز به آن تصریح نموده و اصلِ مادّه عقل را در دو عنوان «تشخیصِ» صلاح و فساد، و «بازداریِ» نفس جای دادهاند.