چکیده:
هدف از مقاله حاضر مطالعه معانی در برگیرنده ی مفهوم عشق و کشف عناصر اجتماعی موثر بر آن است.
داده های تجربی مبتنی بر مصاحبه های عمیق با سیوسه نفر از دانشجویان دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه
آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی گردآوری شده است که یا عشق را تجربه کردهاند یا در زمان مصاحبهها
در رابطه ای عاشقانه بودند. این دادهها بر اساس رویکرد نظریه ی زمینه ای تحلیل شدند. پس از تحلیل دادهها
مشخص شد مفهوم عشق بازه ای از مادی تا غیرمادی، و الهی تا انسانی دارد که این پنداشتها ده سنخ
آرمانی را تشکیل دادند: عشق نمیدانمی، عشق هیجانی، عشق پنهان، عشق وابسته، عشق فایده گرا، عشق
ایثارگرانه، عشق ماندگار، عشق صمیمانه، دلبستگی و عشق آزادانه. این معانی بر مبنای سطح آگاهی
کنشگران تفکیک مییابند. همچنین مشخص شد که خانواده، دین، ازدواج، مسائل اقتصادی، هنجارهای
فرهنگی، دیگران مهم، جذب کنندهها، نهادهای پرورشی، نیازها، رسانهها، پایگاه اجتماعی، پیشآمدهای
غیرمنتظره، فاصله مکانی و زمان عناصر اجتماعی اثرگذار بر موقعیت عشق هستند.
خلاصه ماشینی:
واژه هايکليدي: عشق ، ساخت اجتماعي، آگاهي، تحليل عناصر، سنخ آرماني مقدمه بر مبناي مشاهدات اوليه ي پژوهشگرانِ اين مقاله ، عشق يکي از مفاهيم بنياديني است که در تجربه زيسته ايرانيان نقش پررنگي را بر عهده دارد اما براي آنها داراي مفهوم يکساني نيست ؛ در حالي که معناي اين مفهوم و کنش هايي که در طول زندگي بر مبناي اين معاني انجام ميشود ميتواند کل مسير زندگي آنها را تحت تاثير قرار دهد.
ازدواج در مفهوم پردازي از عشق نقش مهمي را بازي ميکند و در صورتي که جنس ها در پي برآوردن نيازهاي جنسيشان باشند نيز جامعه به جز آن اجازه ي برگزيدن راهي ديگر را به آنها نميدهد که به همين خاطر نيز ازدواج براي آنان راهي براي رهايي از اين محدوديت هاي اجتماعي است .
اگرچه تعدادي از مردان و زنان رابطه هاي پنهاني برقرار ميکنند، وجود اين موانع اجتماعي موجب ميگردد تا بسياري از آنها يا شناخت کافي از يکديگر پيدا نکنند و يا به تجربه ي وصال نرسند که هر کدام از اين موارد به آن منتهي ميشود که عشق براي بسياري از آنان معنايي غيرنمادين و مبهم داشته باشد.
در مواردي هم که افراد عشق را پس از ازدواج ، در يک رابطه ي فرازناشويي يا غير از آن ، تجربه ميکنند بر مبناي مسئوليت هاي مختلفي که نسبت به اعضاي خانواده خود دارند تحت فشار هستند و جدا شدن از اين مسئوليت ها برايشان دشوار است .