چکیده:
زبانهای انگلیسی، آلمانی، روسی و فرانسوی، مهمترین زبانهایی بودند که اشعار حافظ بدانها برگردانده شد. بسیاری از مترجمین، دست به برگردانهای تحت اللفظی و مستقیم از اصل فارسی غزلها زده و برخی نیز از زبانهای واسطه استفاده کردند. هرچند به مرور ترجمههایی قابل قبول از غزلیات پدیدار شدند، اما هیچ کدام نتوانستند ظرافتهای ادبی موجود در آنها را بیان نمایند. در زبان آلمانی، ترجمه هامر پورگشتال، مبنایی برای آشنایی بسیاری از ادبا با اشعار این شاعر شرقی شد. گوته شاعر و ادیب آلمانی با خواندن ترجمه این اشعار، انس عجیبی با آنها برقرار کرد و تحت تأثیر این غزلها، دیوانی از اشعار دلانگیز به نام «دیوان شرقیِ غربی» را سرود و به عنوان الحاقیه دیوان حافظ در غرب درآمد.
English, German, Russian and French were the most important languages to which Hafez's poems were translated to. Many translators have translated directly from the Persian original (literary translation) and some have used intermediate languages. Although acceptable translations of the sonnets gradually emerged, none of them were able to express the literary subtleties contained in them. In German, the translation of Hammer Purgstall became the basis for many literatures acquainted with the poems of this Eastern poet. Goethe – the German poet and literary man – made a strange acquaintance with them by reading the poets translations and composed a collection of heartwarming poems called "The Eastern Court of the West" and became a supplement to Hafez's Divan in the West under the influence of these lyric poetries.
خلاصه ماشینی:
گوته شاعر و اديب آلماني با خواندن ترجمه اين اشعار، انس عجيبي بـا آن هـا برقـرار کـرد و تحـت تأثير اين غزل ها، ديواني از اشعار دل انگيز به نام «ديوان شـرقي غربـي» را سـرود و بـه عنوان الحاقيه ديوان حافظ در غرب درآمد.
١٣٨٥ش ، «جايگاه شرق و ديـوان حـافظ در انديشـه گوتـه »، پژوهش زبان هاي خارجي، دوره ٣٤، زمستان ، صص ٤٧-٦٠ حافظ در ادبيات انگليسي از ميان جهانگردان و سياحان غربي، نخست کس که ادب فارسي را به غرب شناساند، آدام اولئاريوس بود.
از اين پس بود که راه براي ترجمـه هـاي ديگر از حافظ به زبان انگليسي گشوده شد و ترجمه هاي منظوم و منثـور بسـياري از آن پديد آمدند.
به طوري که بـه سـال ١٨٢٢م ، به ياد شاعران شيراز و خطاب به خويشتن چنين گويد: کاش تو نيز در سرزمين عباس ها و خسروها زير آسماني بي ابر ميان درختان مورد و صبر به دنيا آمده بودي (شفا، ١٣٢٧ش ،ج ٩: ٤٣٧٦) هوگو بسيار دلبسته حافظ و شاعران ايراني بود و در ديواني که به يادکرد اين شاعران پديد آورده است ، بسياري از قطعات خـود را وامـدار حـافظ و سـعدي اسـت .
١٣٢٧ش ، ديوان شرقي گوته ؛ بهترين اشعار بايرن ؛ بهترين اشـعار لامـارتين ، مجموعه آثار تأليف و ترجمه شجاع الدين شفا، ج ٤، چاپ نخست ، تهران : بي نا.