چکیده:
رسانگی و انتقال پیام، اصلیترین کارکرد نثر، بهویژه نثر تاریخی است؛ به همین سبب در آن باید از شگردهای بلاغی که دستیابی به این هدف را به تعویق میاندازد، کمتر استفاده شود؛ امّا ازآنرو که در ادبیّات فارسی، شعر وجه غالب ادبی بهشمارمیرود و نثر تحتتأثیر آن قرار گرفته است، بهناچار از شگردهای مختلف ادبی که خاصّ شعر هستند، نیز بهره جسته است. حتّی نثر تاریخی که وظیفۀ آن گزارش مستقیم تاریخ بدون دخالت احساسات شاعرانه است، نیز از این امر مستثنا نیست. تاآنجاکه برخی از مورّخان بهجای آنکه به وظیفۀ تاریخنگاری خود وفادار بمانند و تنها به بازگوکردن وقایع تاریخی بپردازند، پیشة ادیبی درپیشگرفتهاند و گویا به دبیر- مورّخ تبدیل شدهاند. یکی از شگردهای بلاغی موردتوجّه مورّخان «تمثیل» است. بیشتر پژوهشهای انجامشده دربارۀ تمثیل به حوزۀ شعر مربوط میشود و کمتر به حضور و چگونگی آن در نثر فارسی پرداخته شده است. این جستار با تکیه بر روش اسنادی– تحلیلی این شگرد ادبی را در متون مهمّ نثر تاریخی بررسی میکند تا شیوۀ تاریخگویی نویسندگان این کتب را بسنجد و درنهایت این نتیجه را بیان خواهد کرد که نویسندگان متنهای تاریخی از گونههای مختلفی از تمثیل با اهدافی گوناگون بهره میجویند که نهتنها به رسانگی متن آنها آسیبی نمیرساند، بلکه در انتقال مفاهیم عینی به ذهن خواننده و بازگویی واقعیّتهای تاریخی به آنان کمک شایانی میکند.
Conveying the message to the reader is the main function of prose, especially a historical text. Therefore, such a text should use less rhetorical methods that hinder the achievement of this goal. However, since in Persian literature, poetry has been the dominant literary medium and prose has been influenced by it, prose has inevitably adopted various literary techniques that are specific to poetry. Even historical prose, whose job it is to report the history directly and without the intervention of poetic emotion, is no exception. Even some historians, instead of remaining faithful to their historiographical task and only recounting historical events, have adopted a literary tradition and have become literati-historians. One of the literary devices employed by such historians is “allegory.” So far, most researchers have studied the use of allegory in poetry, and have paid less attention to its presence in Persian prose. Thus, using a documentary-analytical method, this article examines this literary approach in the important texts of historical prose in order to evaluate the historiography of the authors of these books. It tries to demonstrate that the authors of historical texts use various forms of allegory and this does not prevent their texts from conveying their messages, but helps transmit objective concepts and retell historical facts to the reader.
خلاصه ماشینی:
از علل اين نوع استفاده از تمثيل ، ميتوان به دو مورد اشاره کرد: يکي ترس و احتياط و ديگري پنهان کردن موضوعات از افرادي که صلاحيّت شنيدن آن را ندارند؛ براي مثال ، کتاب قلعۀ حيوانات ، نوشتۀ جرج اورول ، اثري است تمثيلي که قصد دارد به صورت پوشيده مسائل سياسي را بيان کند.
حال بايد ديد که علل استفاده از تمثيل در نثر تاريخي چيست ؟ مگر نه اين است که نثر تاريخي براي ثبت گزاره هاي عيني تاريخي نوشته ميشود؟ پس چه دليلي براي کاربرد شگردهاي بلاغي در آن وجود دارد؟ هنگامي که متون نثر تاريخيِ فارسي را مطالعه ميکنيم ، صرف نظر از دورٔە شکل گيري و سبک نثرنويسي رايج و همچنين سبک شخصي پديدآورنده ، درمييابيم که مورّخان در مواجهه با رويدادهاي عيني و بيروني به منظور ثبت تاريخ ، ناچار به ذهنيکردن اين پديده ها در قالب يک متن هستند.
نويسندگان متبحّر در پرداختن به تاريخي که روايت مند و داراي ساختار است ، به جاي آنکه تنها ذهنيکردن امور عيني را در دستور کار خويش داشته باشند، براي ثبات بخشي به وقايع در ذهن خواننده و کاستن از ملولي وي در خواندن تاريخ ، با استفاده از شگردهايي چون تمثيل به عينيکردن امور ذهني ميپردازند و با حرکت در جهتي خلاف جهت اصلي نوشتار تاريخي، نثر خود را ممتاز و ماندگار ميسازند؛ براي مثال هنگامي که مورّخ در ادامۀ بيان رويدادي تاريخي، از تمثيل استفاده ميکند و سخن را به درازا ميکشاند، قصد زيباسازي صورت نوشتار خود را ندارد که اگر چنين بود، شگردهاي بهتري پيش رو داشت که کلام او را از درافتادن به اطناب بازميداشت .