چکیده:
یعدُّ الشیخ محمد باقر البالکی من أبرز العلماء الأعلام فی القرن الرابع عشر للهجرة بکردستان. وقد کتب العلّامة کثیراً من الرّسائل والشروح والحواشی فی مختلف العلوم والمعارف الإسلامیة، ومن أهمّ هذه المؤلفات القیّمة حاشیته المشهورة علی تفسیر القاضی ناصر الدین البیضاویِّ، فإنّه أودع فیها کثیراً من الدّقائق واللطائف والمباحث النّفیسة المتعلِّقة بعلم التفسیر. تتناول هذه الدّراسة منهج البالکی فی تفسیر القرآن الکریم من خلال تفسیر سورة البقرة فی هذه الحاشیة، فالباحث یشیر إلی المصادر التی اعتمدها الشیخ فی حاشیته کما یبحث عن منهجه فی التّفسیر ویبیّن موقفه من العلوم اللّغویة والنّحویة والبلاغیة. والبالکی فی هذه الحاشیة یشرح الخلاف الموجود فی تفسیر الآیات فی کثیر من الأحیان ویفصّل القضایا المحتاجة إلی التفصیل ویشرح قول البیضاویّ شرحاً وافیاً رافعاً لغموض العبارات کما إنّه یوافق آراء المفسِّرین – ومنهم البیضاویُّ – تارة ویخالفها أخری ولکنه مستقلٌّ برأیە ویسلک فی تفسیره مسلکاً علمیاً استدلالیاً حتی یصل إلی القول الصائب ویصرِّح بأنه لایبالی هل یوافق قوله قول الآخرین أم لا؟ ومما یلفت النظر أنّ البالکیَّ فی هذه الحاشیة مفسِّراً أکثرُ منه شارحاً ومحشِّیاً خلافاً لما نراه فی کثیر من الشّروح والحواشی ممّا هو دأب العلماء المتأخرین. ویفترض أنَّ البالکی أتی فی حاشیته بآراء جدیدة نحویَّة وبلاغیَّة لا توجد فی تفاسیر القدماء، وهذا البحث بصدد الإجابة عن هذا السؤال: ما هی أهمُّ هذه الآراء الجدیدة فی حاشیة البالکی فی تفسیر سورة البقرة؟ وتستخدم الدراسة المنهج الوصفی - التحلیلی وتأتی بأهمِّ ما وصل إلیه البالکیُّ فی تفسیر سورة البقرة من أنّ منهجه استدلالی وأنَّه یتکلَّف فی بعض الأحیان ویزید وجوهاً علی تفسیر البیضاویِّ وأنَّه لم یراحع ما أخذ منه البیضاویُّ أحیاناً فیقع فی نوع من الإشکال یرید الخروج منه.
شیخ محمدباقر بالکی از عالمان بزرگ کرد در قرن چهاردهم هجری به شمار میاید که رسالهها، شرحها و حاشیههای متعددی در علوم و معارف اسلامی نوشتهاست. از مهمترین اثار ارزشمند او، حاشیه مشهور او بر تفسیر قاضی ناصرالدین بیضاوی است که درواقع بر جایگاه بلند شیخ در تفسیر قران دلالت دارد. بالکی بسیاری از مسايل دقیق و مباحث ارزشمند را در این حاشیه گنجاندهاست. این پژوهش روش تفسیری بالکی را در این اثر مهم در سوره بقره بررسی میکند. نویسنده علاوه بر اشاره به اهم منابع مورد استفاده بالکی در این حاشیه، به بررسی رویکرد او در علوم لغوی، نحوی و بلاغی میپردازد. بالکی در این اثر بهخوبی موارد محل نزاع را بیان میکند و سخن بیضاوی را بهتفصیل و با دقت تمام شرح میدهد. او در هر ایه، ارای مختلف تفسیری را نقد و بررسی میکند و گاه با نظر مفسران و ازجمله بیضاوی موافقت و گاه مخالفت مینماید. بالکی پیوسته در این اثر استقلال خود را حفظ میکند و با روشی علمی و استدلالی میکوشد تا در هر مسيلهای نظر درست را برگزیند. بالکی بهصراحت میگوید که مهم نیست ایا نظرش موافق نظر دیگر مفسران است یا خیر؛ انچه در این حاشیه جالب به نظر میرسد ان است که برخلاف عادت عالمان متاخر، بالکی بیشتر از انکه شارح و حاشیهنویس باشد یک مفسر است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی مهمترین ارای بالکی را در تفسیر این دو سوره بررسی میکند.
Sheikh Muhammad Baqir al-Baliki is considered among the most prominent Islamic scholars in the fourteenth century Hijri in Kurdistan. The connoisseur has written many treatises, commentaries and annotations in diverse Islamic knowledge areas, and one of his precious works is his famous annotation on Tafsir al-Baidhawi, which truly shows the Sheikh’s high status in exegesis. He has embedded in it various subtleties and precious matters relating to the knowledge of exegesis. This study examines al-Baliki’s methodology of exegesis of the Holy Quran through the sections on surah a-Baqarah in this annotation. The author discusses the sources relied upon by the Sheikh in his annotation, also his methodology of exegesis and his stance on lexicology, syntax and rhetorics. He settles disputed matters in many cases and expands upon problems needing elaboration, and clarifies al-Baidhawi’s opinions. He sometimes agrees with the commentators including al-Baidhawi and the other times disagrees with them. He is independent in his opinions, while following a deductive approach until reaching the right opinion. He declares that he doesn’t mind whether his opinion consents other’s opinions or not. Strikingly, al-Baliki is more of an exegetist than a commentator or annotator in contrast to much of commentaries and annotations of the late Islamic era. This study is conducted according to analytical-descriptive methodology and presents most important matters deduced by al-Baliki in his interpretation of surah Al-Baqarahh.