چکیده:
امروزه با توجه به منابع انسانی، طبیعی و شرایط جغرافیایی و سیاسی مناطق مرزی در فرایند توسعه ملی، میتوان از طریق طرح نظامی (سیستمی) هماهنگ، برنامه ریزی مبتنی بر منابع محلی را در اولویت قرار داد. بنابراین تلاش در جهت ارتقاء شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی به منظور دستیابی به اهداف مهم توسعه پایدار، در قالب سیاست منطقه گرایی، با استفاده از الگوسازی و ارائه راهکارهای مناسب الزامی و ضروری است. در این پژوهش به بررسی وضعیت توسعه در استان کرمانشاه با تاکید بر سیاست منطقه گرائی پرداخته شد. با مطالعه و تدوین 120پرسشنامه حاوی 50 سوال، تاثیر منطقه گرایی در ابعاد مختلف از نگاه مدیران 5 شهرستان مرزی کرمانشاه بررسی شد. پردازش اطلاعات با SPSS انجام شد. برای تحلیل آماری تفاوت بین وضع موجود و شرایط ایده آل از آزمون ویلکاکسون استفاده شد و نتایج بیانگر این است که در ابعاد مختلف تفاوت محسوسی در دو شرایط وضع موجود و ایده آل وجود دارد. پس میتوان گفت فاصله چشمگیری میان وضعیت موجود با شرایط ایده آل از نظر توسعه وجود دارد و این اختلاف در همه ابعاد به صورت نقشههای (GIS) نمایش داده شد
Due to the human, natural resources and geographical and political conditions of the border regions in the national development process today, local resource-based planning can be prioritized through a coordinated military plan. Therefore, it is necessary to improve the economic, social, environmental and cultural indicators in order to achieve the important goals of sustainable development, in the form of regionalism policy, by modeling and providing appropriate solutions. In this study, the status of development in Kermanshah province was investigated with emphasis on regionalism policy. By studying and compiling120 questionnaires containing50questions, the impact of regionalism in different dimensions was studied from the perspective of managers of 5 Kermanshah border towns. Data analysis was done by SPSS.Wilcoxon test was used for statistical analysis of the difference between the status quo and the ideal condition. The results indicate that there are significant differences in the two dimensions between the status quo and the ideal condition.So it can be said that there is a significant gap between the status quo and the ideal conditions for development, and this difference is shown in all dimensions as maps (GIS).
خلاصه ماشینی:
عقب ماندگي و عقب افتادگي هاي اقتصادي در واقع نوعي ناامني است (مصلي،١٣٨٤ ،ص ٥٤) اقتصاد نواحي مرزي در واقع ، شاخص اصلي و اساسي در برقراري ارتباط بين کشورهاي همسايه و خانوارها و مردم ساکن نواحي مرزي مي باشد که نه تنها موتورهاي توسعه اقتصادي هستند، بلکه ، مراکز نوآوري فرهنگي، تحولات اجتماعي و تغييرات سياسي نيز مي باشند( & Knox Marston١٩٩٨٤١٠)بنابراين پويا کردن اقتصاد نواحي مرزي به عنوان يک شاخص اصلي در برقراري ارتباط بين کشورهاي همسايه و نيز بهبود امرار و معاش مردم مرزنشين به شمار مي رود ( موسوي،١٣٩٢ ،ص ١) که در نوع خود تحولي بنياني در توليد، اشتغال ، تثبيت جمعيت مرزنشين ، افزايش سطح درآمد و به تبع آن افزايش رفاه و در نهايت به يک توسعه پايدار ناحيه اي که از جمله اهداف آن رفاه مردم بوده ، ايجاد مي نمايد (وزارت امور اقتصادي و دارايي،١٣٧١،ص ٩- ٨ ) استان کرمانشاه منطقه اي است استراتژيکي و مهم ، که مي توان آن را سرحد سکونت قوم ايراني از غير ايراني دانست .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) يافته هاي تحقيق تحليل توان اقتصادي استان و مقايسه آن با مناطق پيرامون و کشور بر اساس اطلاعات جدول (١) و شکل (٢) رشد متوسط سالانه سرانه توليد ناخالص داخلي بدون نفت به قيمت ثابت همه استان هاي منطقه ٣ از مقدار کشوري در کليه سال هاي دوره ٩٢-١٣٨١ کمتر بوده است .