چکیده:
از قدیم مساله دو بعدی بودن انسان، یعنی واجد جسم و روح بودن او، مورد مناقشه بوده است. در عصر جدید که فلسفه تجربه گرائی حاکم گردید، بیشتر این نظر رایج شد که اصالت با ماده است و روح و حیات ناشی از فعل و انفعالات ماده هستند. در دهه های اخیر تعداد رو به افزایشی از محققان معتقدند که ذهن (شعور یا روح) مادی است ، اما علم امروز نمی تواند مساله شعور انسانی را توضیح دهد، و این به دلیل پیچیدگی ذهن است. اما علم آینده آن را توضیح خواهد داد. بعضی دیگر، مثلاً پوپر، علیرغم اعتقاد به مادی بودن شعور، آن را به دلیل اینکه یک سیستم پیچیده است ، هیچوقت قابل توضیح برحسب فعالیتهای مغز نمی دانند. اما ، از نظرعده ای از سرآمدان علم معاصر شعور مادی نیست و آنها آن را هیچوقت قابل توضیح به وسیلۀ علم تجربی نمی دانند. از گروه اخیر ، عده ای شعور را افاضۀ خاص خداوند تلقی می کنند. متاسفانه اظهارات جالب بعضی از سرآمدان علم معاصر در مورد شعور، در دهه های اخیر، کمتر به محیط ما منتقل شده است. در این مقاله سعی می شود تا مروری بر برخی از تحولات اخیر و رویکردهای مختلف نسبت به مسئله شعور و روح از منظر حکمای اسلامی و عالمان معاصر غربی صورت گیرد.
From the old times dualism, i.e. human beings' ownership of a body and a spirit , has been a controversial problem. With the dominance of positivism in modern times, the dominant view was the principality of matter and that spirit is a byproduct of matter.In recent decades a number of scientists consider the spirit to be material but it cannot be explained in terms of present science. On the other hand, some believe that due to its complexity it can never be explained by science. But some very eminent scientist of our era believe that it is immaterial. Among this group some consider the human spirit to be an effusion from God
خلاصه ماشینی:
در دهه های اخیر تعداد رو به افزایشی از محققان معتقدند کـه ذهـن (شـعور یـا روح ) مادی است ، اما علم امروز نمی تواند مساله شعور انسانی را توضیح دهد، و ایـن بـه دلیـل پیچیدگی ذهن است .
در پاسخ به این شبهه که ممکن است روزی بشر موفق به ساخت موجودات زنـده شـود و در این صورتُ بعد الهی حیات منتفی می شود، نظر اسـتاد مطهـری ایـن بـود کـه فعـل و انفعالات مادی صرفاً زمینه را آماده می کنند و وقتی زمینه آماده شد، خداونـد فیـاض ، روح را به آن افاضه خواهد کرد به قول استاد مطهری : آیا اگر بشر روزی موفق شد و قانون خلقت جانداران را کشف کـرد – همـانطوری کـه بسیاری دیگر از قوانین موجـودات را کشـف کـرده – و تمـام شـرایط و اجـزاء مـادی ترکیب موجود زنده را بدست آورد و عیناً نظیـر مـاده زنـده طبیعـی را سـاخت ، آیـا آن موجود مصنوعی حیات پیدا می کند یا نمی کند؟ جواب این سئوال این است کـه قطعـاً حیات پیدا می کند؛ زیرا محال است که شرائط وجود یک افاضه کاملا فراهم شـود و آن افاضه تحقق پیدا نکند ...
Ibid) اصالت روح : از منظر قرآن ، فلاسفۀ اسلامی، و عالمان معاصرغربی ٢١١ ویلدرِ پنفیلد ( از بزرگترین جراحان مغز معاصر) نیز بر آنست که : چون به نظر من یقینی می رسد که همواره غیر ممکن خواهـد بـود ذهـن را بـر اسـاس فعالیت عصبی در داخل مغز توضیح دهیم ، و چون به نظـرمن ذهـن مسـتقلاً در طـول حیات شخص رشد و بلوغ پیدا می کند- چنانکـه گـوئی آن یـک عنصـر ادامـه یابنـده است - چون یک کامپیوتر (در اینجا مغز) باید به وسیلۀ عاملی که فهـم مسـتقل داشـته باشد برنامه ریزی شود و عمل کند، من مجبورم این رأی را انتخاب کنم که وجود مـا را باید بر اساس دو عنصر بنیادی ...