چکیده:
تهاجمات اقوام بیگانه از جهاتِ مختلف در دورۀ ساسانی سبب تقسیم کشور به چهار ناحیه شد تا امپراتوری ساسانی بتواند از قلمرو خویش به بهترین شکل دفاع نماید. در جُستار حاضر میکوشیم تا به بازشناسی و معرفی نامجایها (شهرهای) مهم کوستِ نیمروز (جنوب، جنوب شرق) قلمرو ایرانشهر ساسانی در منابع تاریخی دستِ اول دورۀ ساسانی (متون پهلوی، اثر مُهر و...) و منابع جغرافیایی مورخان اسلامی قرون اولیۀ و میانی اسلامی بپردازیم. رسالۀ شهرستانهای ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی جزء مهمترین منابع تاریخی هستند که علاوهبر آثار گوناگون دینی و اداری و سنگنبشتههای شاهان ساسانی (کعبۀ زرتشت)، جامعترین آگاهیها برای بررسی استان و شهرهای دورۀ ساسانی در اختیار پژوهشگران قرار میدهند. رسالۀ شهرستانهای ایرانشهر جزئیاتی دربارۀ استان و شهرها ارائه نمیدهد اما تقسیمبندی کامل ایرانشهر به چهار کوست و ذکر شهرها و منطقههای هر کوست را به خوبی بیان کرده است. در میان دو منبع فوق شاهنامه حماسه ملی ایرانیان علاوهبر صحبت از سرگذشت ایران از دورۀ اساطیری تا تاریخی، احتمالاً بتوان از آن بهعنوان یک منبع تاریخی قابل اعتماد یاد کرد؛ بنابراین در بخش ساسانی شاهنامه فهرستی از نامجایهای ساسانی را میتوان مشاهده و قابل انطباق دانست. هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جاینامها کوست نیمروز در منابع اشاره شده و ارزیابی شواهد نوشتاری با یافتههای باستانشناسی میباشد. روشی که اتخاذ شده روشی توصیفی- تطبیقی و مبتنی بر مطالعاتِ کتابخانهای و یافتههای باستانشناختی است. نتایج پژوهش نشان داد که ساختِ شهرهای بیشمار به دست پادشاهان به ویژه در کوست نیمروز، به منظور تحقق اهداف نظامی، امنیتی و یا بعضاً اقتصادی بود. از سویی دیگر اکثر جاینامهای اشاره شده در متون پهلوی دورۀ ساسانی در دورۀ اسلامی به همان نام خویش پایدار باقی مانده است. همچنین با بررسی و مقایسۀ سه متن پیشرو مشخص شد که تناقضاتی میان سه منبعِ مورد مطالعه شده در بیان جهات جغرافیایی شهرهای کوستِ نیمروز وجود دارد.
the thesis of the Iranshahr County and Geospatial Moses Khourni are among the most important sources in addition to the various religious and administrative works of the Sasanian kingdom (Kaaba Zarathustra), the most comprehensive awareness of the province and the cities of the Sasanian era is available to researchers. the thesis of the Iranshahr County details of the province and cities do not provide details about the province and cities but the full division of Iranshahr to the four kust and mentioning cities and regions has expressed well. among the above-mentioned sources, the Iranian national epic Shah name, which in addition to talk about the history of Iranians from the mythological to historical, consist of historical context in which the author can be used as a reliable historical source; therefore, in the Sassanian Shah name, some kind of historical geography can be interpreted. the purpose of this study is comparative study of names in the three sources to clarify how historical names are matched with historical and archaeology evidences. the proposed method is an archaeology- historical method based on archaeology studies. the results showed that by studying the texts of Pahlavi language and geographical texts among all cities kust I Nemroz specified that the Persians of Sassanian province is of great importance to other states also by considering and comparing the three texts, there are contradictions between the three sources studied in the geographical directions of kust I Nemroz cities;
خلاصه ماشینی:
رسالههای شهرستانهای ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی جزء مهمترین منابع تاریخیاند که علاوهبر آثار گوناگون دینی و اداری و سنگنبشتههای شاهان ساسانی (کعبۀ زرتشت)، جامعترین آگاهیها را برای بررسی استان و شهرهای دورۀ ساسانی در اختیار پژوهشگران قرار میدهند.
از میان منابع باقیماندۀ دورۀ ساسانی در کتیبۀ شاپور اول نقش رستم (کعبۀ زرتشت) و دو کتابِ شهرستانهای ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی (مورخ ارمنی معاصر ساسانی) به اسامی نامجایهای قلمرو دورۀ ساسانی اشاره شده است.
2. 1 پیشینۀ پژوهش قدیمیترین پژوهش دربارة جغرافیای تاریخی ساسانیان کتاب ایرانشهر براساس جغرافیای موسی خورنی است که یوزف مارکوارت در سال 1901م با حواشی و پژوهش و با استفاده از کتیبههای ساسانی و متون اسلامی این مهم را بررسی کرده است.
گفتنی است این شیوۀ آرایش جغرافیایی دورۀ ساسانی را در کتیبة کعبۀ زرتشت نقش رستم نیز مشاهده میکنیم که در آنجا شاپور اول ساسانی (حک 240-270م) فهرست سرزمینهای تحت سلطة خود را از ایالت پارس آغاز کرده و به جنوب شرقی فلات ایران خاتمه داده است (تمری 1395: 121).
شوربختانه فعالیتهای اندکی میان شهرهای چهار کوست ایرانِ عصر ساسانی، بهویژه نیمروز، انجام شده است که احتمالاً بهدلیل نبود اطلاعات کافی دربارة مکانهای جغرافیایی یا کماهمیتبودن آن منطقه در عصر ساسانی باشد.
براساس متون پهلوی ساسانی و کتب مورخان و جغرافیانویسان دورة اسلامی، این شهر به فرمان شاپور اول ساخته شده است.
براساس بررسیها روی جاینامهای کوست نیمروز و مقایسۀ آنها در منابع جغرافیدانان مسلمان آشکار شد که اکثر جاینامهای اشارهشده در متون پهلوی ساسانی در دورۀ اسلامی به همان نام خویش پایدار باقی مانده است (مانند جاینامهای توج، سیراف، و سیستان).