چکیده:
شعر و ادبیات عاشورایی موضوعات و زمینههای متنوع و متعددی را دربرمیگیرد و در دوران معاصر از چنان گستره و عمقی برخوردار شده که همت مضاعف پژوهشگران را برای بررسی میطلبد. در میان قهرمانان عاشورایی، دخت خردسال امام حسین(ع) نیز حجم قابل توجهی از اشعار شاعران معاصر فارسی و عربی را به خود اختصاص داده که در پژوهشها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر سعی شده با جستاری در اشعار شاعران معاصر عرب، در حد توان و مجال، مهمترین مدایح و مراثی حضرت رقیه(س)، تحلیل محتوایی گردد و چگونگی بازتاب شخصیت ایشان در قصاید شاعران برای خوانندگان تبیین شود. در نگاهی کلی میتوان گفت اشعار درباره حضرت، مضامین مختلفی را شامل میشود و آمیزهای است از مدح، رثاء، احساس، حماسه و عبرت. این اشعار هم شامل مرثیههای جانسوز با تعابیر و تصاویر احساسی و عاطفی است و هم به برخی فضایل خاندان نبوی میپردازد و هم به مقام رفیع دختر خردسال امام حسین(ع) و کرامات ایشان اشاره میکند و گاه نکتههای اخلاقی و پند و عبرت را برای خوانندگان به همراه دارد.
Hz. Ruqayyah has since drawn the attention of ahost of Arab poets who composed elegies (marthiyas) in her favor. These poems highlight her status as a little daughter of Imam al-Husayn, her oppressedness, and the afflictions she endured in the Ashura episode.
خلاصه ماشینی:
استاد وائلی، ضمن اشاره به یتیمی و دلشکستگی حضرت، او را غنچهای میداند که هنوز ساقۀ تازهاش محکم نشده است: حَمَلَت قلبَها الكسیرَ على یُتمٍ وقلبُ الیتیمِ قلبٌ كسیرُ إنّها بُرعمٌ وما اشتدّ منها عودُها الغضُّ والفؤادُ الغریر 1 (الوائلی،2007: 166) علامه سید حسین بحر العلوم 2 رؤیای حضرت را در خرابۀ شام به تصویر میکشد که در آن از یتیمی و رنج خود به پدرش شکوه میکند: وانبرت تشتكی له الذلَّ والیُتمَ فتذوی القلوبُ مِن شكواها 3 (سایت راسخون) علی ادریس الغانمی 4 در تعبیری جانسوز از زبان این دختر خردسال به پدرش میگوید که ای سرپرست یتیمان!
خطیب مشهور و توانمند عراقی دکتر احمد الوائلی، این نونهال پاک را تجلی حضرت زهرا، پیامبر و امام علی و حسین( میداند: فی ربی قاسیون قبرٌ صغیرٌ فیه غصنٌ مِن البتول نضیرُ تربةٌ هَوّمت رقیةُ فیها حَضنَ الطهرَ رَملُها و الحَفیرُ عندَها مِن مُحمدٍ و عَلیٍ و الحُسینِ الشهیدِ شَیءٌ کثیرُ 2 (الوائلی، 2007: 164) اسماعیل خلیل ابوصالح 3 سرزمین شام را خطاب قرار میدهد و در ضمن اشاره به مضجع شریف حضرت رقیه از فضایل پدر، جدّ و برادر این بانوی مکرّم یاد میکند؛ آری او دخت پدری است که با خون خود اسلام را زنده نگه داشت و جدش بهترین خلق است و پیشانی برادرش _ که زینت پارسایان است _ از کثرت عبادت و سجده بر درگاه الهی پینه بسته است: خبّرینی یا روضةً فی الشآمِ كیفَ نلتِ بها رفیعَ المقامِ طفلةٌ لم تُناهِز الحلمَ لكِن هی فرعٌ مِن دوحةٍ للكرام رقیه ندا داد: خداوندا!